نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلز دیکنز در این کتاب از منظر شخصی که گرفتار بیخوابی است به عصر و زمانهی خود نگریسته، وقتی تصمیم میگیرد تا با پیادهروی در ساعات محدودی در لندن بر این بیخوابی غلبه نماید و در طول این سفرهای کوتاه با بیخانمانی، مستیها و شرارت در خیابانها روبرو میگردد. دیکنز همچنین از روزگار کودکی خود در این شهر مینویسد و رونق روزافزون مغازههای شرطبندی . از مکانهای مخصوص فروش تنباکو تا شرکتهای کفن و دفن. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ سرجوخهی مقرراتی در مقابل آن زیبایی آرامشبخش پایش لرزید. او که پشت تیرهپوستان را با شلاق دریده بود، او که شجاعت و طمعکاریاش نسلی نو در کالیفرنیا پدید آورده بود، آن مرد ریشو، آن حامل بیرحم تمدن از زین به پایین لغزید، کلاهخود پولادین از سر برداشت. زیر لب گفت: «ای مریم مقدس،اینجا دشت سرسبز بهشتی است که پروردگارمان وعده داده.» ”