خاویر کرمنت

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - بیشعور ضد‌گلوله - ماه آوا
  • کتاب صوتی - نفهمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - بی‌شعورها توطئه می‌کنند - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

همسر دوست داشتنی مننویسنده: سامانتا داونینگRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب همسر دوست ‌داشتنی من از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز و یو‌اس‌ای تودی بوده و نامزد جایزه ادگار به‌عنوان بهترین رمان اول را با خود یدک می‌کشد. - پشت جلد کتاب همسر دوست ‌داشتنی من: داستان عاشقانه ما بسیار ساده به‌نظر می‌رسد. من با زنی بی‌نظیر ملاقات کردم. ما عاشق شدیم و ازدواج کردیم. بچه‌دار شدیم و به حومه شهر نقل ‌مکان کردیم. شیرین‌ترین رؤیاها و تاریک‌ترین رازهایمان را باهم در میان گذاشتیم. و سپس… از هم خسته شدیم. ما مثل همه زوج‌های معمولی دیگر هستیم. همسایه شما، والدینِ دوست فرزندتان و آشناهایی که دوست دارید آنها را به شام دعوت کنید. همه ما رازهایی داریم که باعث بقای ازدواجمان می‌شود. تنها تفاوت ما این است که رازمان با قتلی همراه است… - قسمتی از متن کتاب: او به این طرف و آنطرف میرود، کیفش را در یک سمت می‌اندازد و کفش‌هایش را هم در سمت دیگری از پا درمی‌آورد. دو لیوان پر از شراب را می‌بینم و او به سمت اتاقش راهنمایی‌ام می‌کند. بعد برمی‌گردد تا نگاهم کند و لبخند می‌زند. با گذشت زمان پترا به نظرم جذابتر می شود، حتی موهای ساده و صافش به نظرم درخشنده می‌آیند و برق می‌زنند. بله به‌خاطر اثر نوشیدنی الکلی‌ست که این‌طور به نظر می‌رسد اما به‎خاطر خوشحالی پترا هم هست که چنین حسی دارم. حس می‌کنم مدت هاست آنقدر خوشحال نبوده و نمی‌دانم به چه دلیل. همین که پترا جذاب است برایم کافیست. به سمتم می‌آید، بدنش گرم است، نفسش در شراب غوطه‌ور می‌شود. لیوان شراب را از من می‌گیرد و روی میز کنار تخت می‌گذارد. تا وقتی‌که در تاریکی هستیم و تنها نور صفحه موبایلم اتاق را روشن نگه داشته، نوشیدنم را ادامه می‌دهم. برای هم مرتب حرف‌هایمان را تایپ می‌کنیم، از حرفهای‌مان خنده‌مان می‌گیرد و می‌خواهیم بیشتر باهم آشنا شویم. ”

نگاهی اجمالی به کتاب

“ آیا جنگ میان نژادها هرگز پایان می‌یابد؟ کتاب صوتی وارکرفت - جاینا پرادمور: امواج جنگ نوشته‌ی کریستی گلدن وقایع جهان خیالی آزروث را بعد از شکست لژیون سوزان پی می‌گیرد. رهبران اقوام و نژادهای مختلف سعی دارند وزنه‌ی قدرت را به نفع خویش سنگین کنند؛ گویی تجربه‌ی خونین لشکرکشی دشمن را از یاد برده‌اند. اما عده‌ی اندکی دغدغه‌ی حفظ آرامش نویافته را دارند و جاینا پرادمور، دختر ادمیرال یکی از آن‌هاست. جاینا را اولین‌بار در کتاب آرتاس، جلد قبلی مجموعه وارکرفت ملاقات کردیم. او و آرتاس دوستان سال‌های کودکی بودند که به عشاق تبدیل شدند، اما تباهی شاهزاده‌ی جوان رشته‌ی محبت میانشان را از هم گسست. امید سرزمین‌های مورد تهاجم بعد از تسلیم در برابر لیچ‌کینگ به شری گریزناپذیر بدل شد و این اتفاق جاینا را دلشکسته باقی گذاشت.... اما دختر جوان تصمیم گرفت فقدان محبوب را به‌عنوان انگیزه‌ای برای تغییر اوضاع به کار بگیرد. او به‌خوبی از این واقعیت آگاه بود که همکاری میان نژادها تنها چاره‌ی نجات دنیا از چنگال اهریمنان است پس تمام قوایش را برای ایجاد تعادل به کار گرفت. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools