نگاهی اجمالی به کتاب“ نمایشنامه «اتاق ورونیکا» نوشته آیرا لوین (2007-1929) نویسنده و نمایشنامه نویس آمریکایی است. لوین شهرت خود را مدیون خلق آثاری جذاب در ژانر وحشت است. او خالق کتابهایی چون «فرزند رزماری»، «دام مرگ»، «پسری از برزیل» و «بوسه پیش از مرگ» است که هرکدام منشأ تولید آثار هنری دیگری از جمله فیلم و تئاتر بودهاند. لوین با خلق همین آثار توانست معتبرترین جوایز ادبی ژانر وحشت را از آن خود کند که ازجمله میتوان به جایزه ادگار آلن پو و جایزه برام استوکر اشاره کرد که این جایزه را به خاطر یک عمر فعالیت در زمینه رمان وحشت از آن خود کرد. «اتاق ورونیکا» یکی دیگر از نمایشنامههای ملودرام اوست که میتوان آن را در دسته روانشناسی-وحشت قرارداد. بیشترین تأکید متن این نمایشنامه بر غافلگیر کردن مخاطبان و ایجاد فضایی بسته برای بروز وجوه روانی شخصیتهاست. در این نمایش دوپردهای اشخاصی حضور دارند که از بیماری روانی و جنسی رنج میبرند. هر کدام از آنها در رفت و برگشتهایی بین شخصیت اصلی خود و شخصیتهای خیالی که ساختهاند در نوسانند، تا در نهایت، مفهوم «ناخودآگاه» را در صحنهای بسته و محصور به نمایش بگذارند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اسکار فلدمن، نقاش اهل نیویورک و متعلق به نسل افسانه ای دهه های چهل و پنجاه میلادی بود. اما او برخلاف نقاشی های انتزاعی پولاک و روتکو، فقط به یک موضوع می پرداخت. با مرگ اسکار در سال 2001، همسرش آبیگیل، پسری مبتلا به اوتیسم و خواهرش ماکسین[که خودش یک نقاش انتزاعی شناخته شده بود]مجبور می شوند بدون او به زندگی ادامه دهند. چیزی که هیچ کس از آن اطلاعی ندارد، این است که اسکار، زندگی ای کاملا مخفی به همراه معشوقه ی دیرینه اش، تدی سنت کلود، و دخترهای دوقلویشان در بروکلین داشته است. تدی در جایی از داستان درباره ی اسکار می گوید: «نمی توانست بدون زنی در کنارش زندگی کند. این موضوع برای او، مثل آب برای گیاه بود.» اکنون دو عکاس، برای پوشش خبری زندگی اسکار فلدمن با هم رقابت می کنند و آبیگیل، ماکسین و تدی، شانس این را دارند که از زندگی و تجارب شخصی شان با اسکار، سخن بگویند. ”