زولفو لیوانلی

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - بی‌قراری - ماه آوا
  • کتاب صوتی - یک گربه، یک مرد، یک مرگ - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

دال دوست داشتننویسنده: حسین وحدانیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ حسین وحدانی در پی علاقه و پیگیری مخاطبان تصمیم گرفت این نوشته‌ها را در قالب کتاب منتشر کند تا افراد بیشتری بتوانند به این سبک از روایت‌های عاشقانه دسترسی داشته باشند. حسین وحدانی در این رابطه می‌گوید: «دیدم که انگار آدم‌هایی هستند که با خواندن این کلمات، حال بهتری پیدا می‌کنند. این را خودشان گفتند؛ در نامه‌ها و پیغام‌های‌شان. و گفتند که لحظه‌هایی بر آن‌ها گذاشته است که این کلمات به کمک‌شان آمده‌اند. و برایم نوشتند که گاهی با خواندن این کلمات، راحت‌تر نفس کشیده‌اند، راحت‌تر لبخند زده‌اند، راحت‌تر اشک ریخته‌اند، راحت‌تر خوابیده‌اند، راحت‌تر دوست داشته‌اند و راحت‌تر دوست داشته‌شده‌اند. و دیدم که زحمت بازنوشتن و آماده کردن یک کتاب، در برابر این همه، هیچ است.» در بخشی از کتاب دال دوست داشتن می‌خوانیم وقتی از بخشش حرف می‌زنیم، از چی حرف می‌زنیم؟ آیا هر جور بخشیدنی فضیلت است؟ آیا هر خطایی را می‌شود بخشید؟ من جعبه‌ای از میوه‌های تازه و سالم را در نظر می‌گیرم که ناگهان درمی‌یابیم یکی‌شان فاسد شده و گندیده است. شاید دورش بیندازیم، شاید هم نگهش داریم و شاید حتی بخوریمش. این انتخاب ماست؛ از سر اجبار یا اختیار. اما آیا می‌توانیم فاسد بودنش را انکار کنیم؟ آیا می‌شود بگوییم «این جعبه‌ میوه‌ی فاسدی ندارد» و خیال کنیم از مفهوم میوه‌ی سالم قلب ماهیت نکرده‌ایم؟ به یک اتومبیل فکر کنیم، وقتی ملتفت می‌شویم موتور آن به کل خراب است. می‌توانیم موتور را عوض نکنیم و منتظر باشیم یک روز در راه از کار بیفتد. یا می‌توانیم عوضش کنیم و با این کار هویت اتومبیل را به کلی تغییر دهیم: این اتومبیل دیگری هست. اما نمی‌توانیم خرابی موتور را نادیده بگیریم و بر او «ببخشیم». این جا مفهوم بخشش بی‌معناست. فقط یک شعار بزک کرده و خوش آب و رنگ و البته فاقد ارزش است، چون این جا «بخشیدن، ماهیت آن چه را می‌خواهیم ببخشیم، تغییر می‌دهد». بله، بخشش فضیلت است و نشان از بزرگواری و مهربانی دارد؛ انگار. اما گاهی بخشیدن محبوب، امضای حکم پایان اوست. تبدیل کردن اوست به موجودی که بود و نبودش فرقی ندارد. ”

بخش Dنویسنده: فریدا مک فادنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ فریدا مک فادن استاد نوشتن رمان‌های رازآلود و پرکشش است؛ کسی که تخصصش در حوزه‌ی پزشکی و آسیب‌های مغزی را جایی در میان تاروپود داستان‌هایش به کار گرفته تا رمان‌هایی خلق کند که هنگام خواندنشان مو به تنتان سیخ می‌شود! اولین عنصری که در هنگام خواندن (و یا شنیدن!) کتاب‌های فریدا مک فادن با آن روبه‌رو می‌شوید، ابهام و یا رازآلودی است که به نوعی به ویژگی بارز آثار او تبدیل شده‌ است. مخاطب در داستان‌های مک فادن، بی‌آنکه خودش مطلع باشد، جایی در میان زمین و هوا معلق است و با هر اشاره‌ی کوچکی به ابهام و سردرگمی‌اش افزوده می‌شود. به بیان بهتر با پیشروی داستان‌های این نویسنده، متوجه می‌شوید که یک جای کار می‌لنگد و حالا باید منتظر باشید و ببینید که هر راز، کی و کجا برملا می‌شود. با آنکه فریدا مک فادن از ابهام برای اتصال نقاط مختلف سیر داستانی استفاده کرده، اما این رازهای متعدد باعث بدفهمی و کند شدن روند پیشروی قصه نشده‌اند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools