نگاهی اجمالی به کتاب“ زمانی که در زندگی به مشکلی برخورد میکنید واکنشتان چیست؟ آیا آستینها را بالا میزنید تا راهی بیابید یا ترجیح میدهید روی مبل لم داده و در تختخواب، شبکههای مجازی را زیرورو کنید؟ خب، ملانی دیل قصد ندارد شما را با جملههای انگیزشی از خانه بیرون ببرد اما توصیه میکند همانطور که کنج خانه نشستهاید و با تلفن هوشمندتان وقت میگذرانید مدتی به حرفهای او در کتاب صوتی ظاهرا فقط برای من میبارد! گوش بسپارید.
این کتاب ترکیبی خوشایند از طنز، واقعبینی و دلگرمی است که مانند یک فنجان نوشیدنی گرم در هوایی سرد به شما عرضه میشود. بله، زندگی گاهی مثل لیوان شیشهای شکسته به هزاران تکه تقسیم میشود و تمام آرزوهایتان را بر باد میدهد؛ اما در این شرایط چه میتوان کرد؟ هنگامی که در معاملات خود متحمل شکستی سنگین شدهاید یا ساختمان محل زندگیتان نیاز به تغییری اساسی دارد باید همهی توانتان را برای پیشبرد امور به کار بگیرید. اما ملانی دیل قرار نیست شما را به سمت بالاترین بهرهوری یا درآمد هدایت کند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب درنگ مرگ، اثر ژوزه ساراماگو، داستان از جایی شروع میشود که مرگ سراغ افراد یک سرزمین نمیرود و تا مدتی هیچ مرگی در محدوده جغرافیایی سرزمین مورد بحث گزارش نمیشود.
این مساله با واکنشها و محاسبات تازهای همراه است. نگاه طنزآمیز نویسنده به دست و پا زدن انسانی که ناگهان پس از تاریخی سرشار از کلیشه نابودی و مرگ، به بیمرگی دستیافته است، اما در این بیمرگی کاملاً منفعل است؛ فضای جالبی در داستان میآفریند. پس از مدتی مرگ تصمیم میگیرد به میان انسانها برگردد، از اینجا به بعد مرگ شخصیتی از شخصیتهای داستان میشود که با فرستادن نامههای بنفش رنگ، موعد مرگ انسانها را به اطلاع آنها میرساند. دوباره انسان منفعل به دست و پا میافتد و اینبار شکل تازهای از تحیر انسان در وضعیت تازهای که در ایجاد آن دخالتی ندارد، به چشم میآید. ساراماگو که با درازگوییهای گاه ملالآور همه چیز را موقعیت نهایی فراهم میکند، ناگهان مرگ را در وضعیت تازهای قرار میدهد؛ این بار مرگ منفعل میشود، چرا که نامههای بنفش رنگ یکی از کسانی که موعد مرگش فرارسیده است، برگشت میخورد.
ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) نخستین نویسندهی پرتغالیست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. آثار او در زمره برترینهای جهان قرار دارد. رمانهای کوری و بینایی از جمله کتابهای برتر این نویسنده و مکمل هم هستند. کوری و بینایی هر دو از بیماری معنوی سخن میگویند که فهم بشر را از شناخت نادرست واقعیات نشان میدهند. ”