نگاهی اجمالی به کتاب“ راوی داستان در ایستگاه قطاری دورافتاده و پرت با مرد مرموز و افسرده ای آشنا می شود که سالهاست به عنوان علامت چی در این ایستگاه کار میکند.مرد علامتچی از اشباحی حرف می زند که او و ایستگاه را احاطه کرده اند و خبرهای ناخوشایندی می آورند.راوی ابتدا حرف های علامتچی را جدی نمیگیرد تا اینکه حادثه ای تلخ روی می دهد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مردی به خاطر کشتن دوستش زندانی شده است. او چگونگی این قتل را روایت میکند. و معتقد است چون دوستش از نیرویی فوق بشری برخوردار بوده و این موضوع از نگاه او خطرناک تلقی میشده دست به چنین کاری زده است.مرد زندانی در مواجهه با این پرسش که اگر خود او به چنین قدرتی دست مییافته آیا سزاوار چنان سرنوشتی بوده است؟ پاسخ میدهد که سرشت او متفاوت است و با همه فرق میکند. ”