نگاهی اجمالی به کتاب“ داستایفسکی در نامهای که به سردبیر یک مجله روس نوشته بود، طرح رمان جنایت و مکافات را اینگونه معرفی کرد: “گزارش روانشناسانه یک جنایت که بطور واقعی امسال صورت گرفته و خبرش در روزنامه منتشر شده. جوان دانشجویی که از دانشگاه اخراج شده و درنهایت فقر و تنگدستی به سر میبرد، تحت تاثیر بیتفاوتی ناشی از این همه محرومیت، عدم تعادل روحی و زیر نفود بعضی نظریههای مبهم و نامطمئن که در همه جا منتشر میشده، تصمیم میگیرد برای پایان دادن به این وضعیت غمانگیز به زور و حتی جنایت متوسل شود…”
اغلب منتقدان و خوانندگان ادبیات، بر این رای اجماع نظر دارند که فئودور داستایفسکی بزرگترین نویسنده و “جنایت و مکافات” یکی از برجستهترین رمانهای جهان است. این کتاب بارها و بارها به زبانهای مختلف ترجمه شده و دوستداران ادبیات را در سراسر جهان مفتون خود ساخته است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در قسمتهای قبلی مجموعهی خاطرات خونآشام با شخصیتهای اصلی این مجموعه آشنا شدیم: النا، استفن و دیمون. در کتاب دیدار مجدد سیاهی که چهارمین و آخرین جلد این مجموعه است، النا گیلبرت در مقام یک خونآشام قدرتمند از مرگ برمیخیزد. اما هنوز هم خود را گرفتار یک مثلث عشقی مرگبار با استفن و دیمون میبیند. روابط هرسهی آنها با یکدیگر در این قسمت وارد سطح جدیدی از چالش و دشواری میشود. از دست دادن النا برای استفن عذابآور است. او مصمم است یکبار برای همیشه به دشمنی خود با برادرش دیمون پایان دهد. حتی اگر به قیمت از دست رفتن جان یکی از سه نفرشان تمام شود. اما در همین حین سروکلهی قدیمیترین و شرورترین نیروی شیطانی فلس چرچ پیدا میشود که برای شهر تهدید بزرگی به حساب میآید. اکنون النا، استفن و دیمون، هر سه باید با هم متحد شوند تا شهر را نجات دهند. اما آیا آنها میتوانند منافع شخصی خود را برای دستیابی به خیر جمعی و بزرگتر نادیده بگیرند؟ ”