نگاهی اجمالی به کتاب“ عنوان «مزهشناس» چه گوشنواز است. به زبان که میآید، قدری طعم خوش دارد. اگر بخواهید به زبان خودمانی توضیحش دهید، کم و بیش میشود این: کسی که عاشق خوردن باشد.
جوزیه که یک سرمایهدار تمام عیار است و سرمایهاش هیچ حد و مرزی ندارد، برای اینکه عاشق غذا خوردن است و به خاطر شکمپرستیاش در این راه خبرهای تمامعیار شده و به مقام عالی مزهشناس دست یافته است!
لو وِنفو که از جوانان حاضر در صف انقلاب کمونیستی چین بوده، داستان بزرگترین نقطه عطف تاریخ معاصر چین را از دل و زبان مردم کوچه و خیابان روایت میکند.
مزهشناس داستانی صادقانه و روایتگر انقلابی سخت همچون تمام انقلابهای دنیاست،
انقلابهایی که سختاند، اما قصههایی به نرمی و همگونی زندگی روزمره با خود دارند؛ قصه ایدههای مشترک و افکار متناقض، قصه صعود و سقوط، قصه تغییر و سکون.
رمان مزهشناس، یکی از آثار فاخر ادبیات معاصر چین به شمار میرود. این رمان علاوه بر اینکه راهنمای بسیار خوبی برای آشنایی با رسوم و فرهنگ چین است، بخش بسیار مهمی از تاریخ معاصر آن کشور را بی هیچ اغماضی روایت میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ حسین وحدانی در پی علاقه و پیگیری مخاطبان تصمیم گرفت این نوشتهها را در قالب کتاب منتشر کند تا افراد بیشتری بتوانند به این سبک از روایتهای عاشقانه دسترسی داشته باشند. حسین وحدانی در این رابطه میگوید: «دیدم که انگار آدمهایی هستند که با خواندن این کلمات، حال بهتری پیدا میکنند. این را خودشان گفتند؛ در نامهها و پیغامهایشان. و گفتند که لحظههایی بر آنها گذاشته است که این کلمات به کمکشان آمدهاند. و برایم نوشتند که گاهی با خواندن این کلمات، راحتتر نفس کشیدهاند، راحتتر لبخند زدهاند، راحتتر اشک ریختهاند، راحتتر خوابیدهاند، راحتتر دوست داشتهاند و راحتتر دوست داشتهشدهاند. و دیدم که زحمت بازنوشتن و آماده کردن یک کتاب، در برابر این همه، هیچ است.»
در بخشی از کتاب دال دوست داشتن میخوانیم
وقتی از بخشش حرف میزنیم، از چی حرف میزنیم؟ آیا هر جور بخشیدنی فضیلت است؟ آیا هر خطایی را میشود بخشید؟ من جعبهای از میوههای تازه و سالم را در نظر میگیرم که ناگهان درمییابیم یکیشان فاسد شده و گندیده است. شاید دورش بیندازیم، شاید هم نگهش داریم و شاید حتی بخوریمش. این انتخاب ماست؛ از سر اجبار یا اختیار. اما آیا میتوانیم فاسد بودنش را انکار کنیم؟ آیا میشود بگوییم «این جعبه میوهی فاسدی ندارد» و خیال کنیم از مفهوم میوهی سالم قلب ماهیت نکردهایم؟ به یک اتومبیل فکر کنیم، وقتی ملتفت میشویم موتور آن به کل خراب است. میتوانیم موتور را عوض نکنیم و منتظر باشیم یک روز در راه از کار بیفتد. یا میتوانیم عوضش کنیم و با این کار هویت اتومبیل را به کلی تغییر دهیم: این اتومبیل دیگری هست. اما نمیتوانیم خرابی موتور را نادیده بگیریم و بر او «ببخشیم». این جا مفهوم بخشش بیمعناست. فقط یک شعار بزک کرده و خوش آب و رنگ و البته فاقد ارزش است، چون این جا «بخشیدن، ماهیت آن چه را میخواهیم ببخشیم، تغییر میدهد». بله، بخشش فضیلت است و نشان از بزرگواری و مهربانی دارد؛ انگار. اما گاهی بخشیدن محبوب، امضای حکم پایان اوست. تبدیل کردن اوست به موجودی که بود و نبودش فرقی ندارد. ”