پژمان طهرانیان

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - دومین بهار - ماه آوا
  • کتاب صوتی - استبداد - ماه آوا
  • کتاب صوتی - جزیره - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

راه به قدم های تو روشن می شودنویسنده: هاکان منگوچRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ از همان لحظه که به‌عنوان انسان پا به این جهان پرسروصدا گذاشتیم، فکرها و استدلال‌های گوناگون هم با ما به این جهان قدم گذاشتند. همین فکرها که البته خیلی از مواقع به کمکمان آمده‌اند، گاهی به دشمن درجه‌یک ما بدل می‌شوند. می‌خواهیم کار جدیدی را شروع کنیم اما موانع ذهنی خودساخته، جلوی ما را می‌گیرند. همه چیز در امن و امان است اما نگرانی‌های گوناگون به ذهنمان هجوم می‌آورند که مبادا خطری در راه باشد. خب، می‌بینید که دستگاه پرقدرت مغزمان همیشه در حال فعالیت است اما این پرکاری گاهی به ضرر ما تمام می‌شود. بله، آرامش، شادی و رضایت از زندگی در جدال با افکار بیهوده و اضطراب‌ها شکست خورده و برای همیشه ما را تنها می‌گذارند. هاکان منگوچ که می‌توان او را از صوفیان مدرن دانست با تعمق در ابیات مولوی و سیر در اندیشه‌های بی‌کران این شاعر، آثاری را تألیف کرده که از پرطرفدارترین کتاب‌های روانشناسی هستند. ”

دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدمنویسنده: لئا ویازمسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم نوشته‌ی لئا ویازمسکی داستانی‌ست جذاب و پرکشش از علاقه‌ی دختری جوان و پیرمردی هشتاد ساله. اثری منقلب کننده و دوست داشتنی، با پایانی به یادماندنی. دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم (Le vieux qui de?jeunait seul) علاوه بر استقبال خوانندگان، با تحسین بسیاری از منتقدین و رسانه‌ها هم روبرو شده. نشریه «بابیلو» نوشته: این کتاب زیبا و متاثر کننده است. با شخصیت‌هایی ماندگار در ذهن، که تنها ایرادش، کوتاه بودن آن است!» لئا ویازمسکی (Léa Wiazemsky)، نویسنده و بازیگر سینما در کتاب «دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم» که اولین رمان او و برنده جایزه منتخب خواننندگان سال 2017 فرانسه است، داستانی جذاب را روایت می‌کند که اگرچه شاید نتواند آن را به شکلی تام و تمام عاشقانه دانست، اما سرشار از لحظه‌های درخشانی است که تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. لئا از طرف خانواده مادری نوه فرانسواً موریاک، نویسنده پر‌آوازه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1952، و از طرف خانواده پدری، وارث عنوان پرنس ویازمسکی و کنت لواچف است. مادرش رژین دفورژ نیز نویسنده و ناشر است. لئا در فیلم‌ها و تئاترهای بسیاری ایفای نقش کرده است. کلارا پیشخدمت بیست و هفت ساله، در زندگی‌اش زخمی پنهان پنهان دارد و با بحران‌ و خلائی عاطفی دست و پنجه نرم می‌کند. کلارای تنها، عاشق و دلبسته یکی از مشتری‌های پیر رستوران می‌شود که چیز زیادی از زندگی‌اش نمی‌داند. اولین مواجهه او با آنری، حس‌های تازه‌ای در او ایجاد می‌کند. با خود می‌اندیشد که پیرمرد هشتاد ساله هم، تنهاست و در همان نگاه اول مهرش را بر دل می‌نشاند. پیشخدمت جوان مدتی با تصور پیرمرد روزها را به شب می‌رساند؛ شادی‌ها و ترس‌های خود را در کنار او می‌بیند، جراتش‌ را در واگویه مشکلات زندگی‌اش می‌سنجد و در نهایت آرزو می‌کند تا بتواند به او نزدیک شود. کلارای مهربان سرانجام به آرزویش می‌رسد و دیدار میسر می‌شود. دیداری که همه‌چیز را تغییر می‌دهد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools