نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب غلبه بر کمرویی نوشتهی پل ژاگو نویسندهی فرانسوی با هدف اعتماد به نفس دادن و جرئت دادن به افراد کمرو، این فرصت را به آنها میدهد تا مطمئن، استوار و پرجرئت باشند. این کتاب در دستهی کتابهای روانشناسی است که راه و رسم زندگی را به مخاطبان خود میآموزد. نویسنده در ده فصل، تمام نکات از جمله علتهای کمرویی و راههای تقویت اعتماد به نفس و غلبه بر کمرویی را بیان میکند. یکی از نکات قابل توجه در کتاب غلبه بر کمرویی مختصر بودن آن است.
یکی از مواردی که در روابط بین افراد اختلال ایجاد میکند، کمرویی است. از نظر روانشناسان کمرویی «توجهی غیرعادی و اضطراب آلود به خویشتن است که در یک یا چند موقعیت اجتماعی، تجلّی میکند و فرد را در انواع تنشهای روانی، شرایط نامناسب عاطفی و شناختی و نابسامانیهای جسمی و زیستی، فرو میبرد و موجب بروز رفتارهای خام و نسنجیده و واکنشهای نامناسب میگردد.» خجالتی و کمرو بودن نهتنها زندگی فرد را دچار مشکل میکند، بلکه فرد در جامعهای که زندگی میکند هم اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. کمرویی خصلتی ژنتیکی نیست بلکه ناشی از شناخت نادرست فرد از خودش و رفتارهای غلط جامعه نسبت به اوست. خوشبختانه این مسئله قابل درمان و کنترل است. کتاب غلبه بر کمرویی با ارئه راهکارهای عملی به افرادی که کمرو هستند و اعتماد به نفس ندارند نحوه ایجاد تغییر و اصلاح این مشکل را ارائه میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب چهار پیمان نوشتهی دون میگوئل روئیز است، عنوان فرعی این کتاب خرد سرخپوستان تولتک است که در آن نویسنده، به عنوان یکی از آخرین نوادگان این قوم، آموزههای نیاکانش را به خوانندگان آموزش میدهد. تاریخشناسان تولتکها را دستهای از انسانها میدانند که میلیونها سال پیش در جنوب مکزیک زندگی میکردهاند. اما دون میگوئل روئیز، نویسندهکتاب در مقدمهی کتاب توضیح میدهد که تولتکها در واقع دستهای از هنرمندان و دانشمندان بودهاند که برای کشف و حفظ معرفت معنوی و آیینهای باستانی کنارهم جمع شدند و نسبت خاصی با یکدیگر نداشتند. تولتکها به دو دستهی شاگرد و استاد تقسیم میشدند و بومیان دیگر محل زیستن آنها را «جایی که انسان به خدا تبدیل میشود» مینامیدند. با حمله اروپاییان به آمریکای شمالی و مرکزی، استادان تولتک مجبور شدند برای حفظ خرد باستانی خود از آموزش و انتشار دانش بپرهیزند. کمتر از پنجاه سال پیش یکی از نوادگان تولتکها، دون میگوئل روئیز، این نیاز را احساس کرد تا برای به آرامش رسیدن بشر، آموزههای نیاکانش را در اختیار مردم بگذارد. ”