نگاهی اجمالی به کتاب“ همینگوی در داستان برفهای کیلیمانجارو درد و رنج مردی زخمی به نام هری را که پایش قانقاریا گرفته شرح دادهاست. او در این داستان دردهای مادی و معنوی هری را به تصویر کشیده و خاطرات گذشتهاش را در لحظههای رهایی از درد بیان کردهاست. این داستان تلفیقی از دردمندی آدمی و بی رحمی طبیعت است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ رمان مذکور در محیط آفریقا جریان دارد. مورل مرد زیبا و غمگینی است که مدتی در اردوگاههای کار اجباری آلمانها سختی زیادی کشیده است.او تنهاست، بسیار تنها و اکنون در آفریقا به سر میبرد. هدف او حمایت از فیلهاست و دست به قیام میزند و به یک یاغی مشهور در جهان تبدیل میشود.عدهای میگویند او بیزار از انسانهاست، عدهای مییگویند او به دنبال استقلال افریقاست ... اما مورل میگوید برای من تنها نجات فیلها مطرح میباشد. ”