نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب کفش باز به درستی نشان میدهد برای رسیدن به موفقیت نباید فردی خاص با جایگاهی خاص باشید یا جای مشخصی زندگی کنید. این کتاب داستان رسیدن به خواستهها و آرزوها، شکست خوردن و بلند شدن، کشف استعداد و استفاده از آن میباشد و نه تنها راهنمایی برای اهالی کسب و کار و مدیریت است بلکه برای هر فردی که به خود و آرزوهایش ایمان دارد، مناسب است. در واقع زندگی نامهی فیل نایت (Philip H Knight) جنگیدن و دست نکشیدن از آرزوها و هدفها را به شما میآموزد.
کفش باز بهترین کتاب در زمینهی مدیریت شناخته شده است. همچنین بیل گیتس و وارن بافت از چهرههای مشهور در کسب و کار، آن را از بهترین کتابهای سال 2016 دانستهاند. به گونهای که بیل گیتس دربارهی این اثر گفته: شما به عنوان خواننده در طول داستان مدام انتظار دارید که با شکست سنگینی مواجه شوید، در صورتی که امروزه در سراسر جهان، در هر خیابان مهمی که قدم بگذارید، لوگوی خاص نایک در حال درخشیدن است.
این اثر در زمینهی کتابهای انگیزشی محسوب میشود. سادگی و صداقت فیل نایت، شما را در خود غرق میکند و میخواهید که تا پایان داستان زندگیاش با او همراه باشید. نوشتههای کتاب به طرز عجیبی به شما حس انگیزه و امید میدهد و میگوید که اگر بخواهید، شما هم میتوانید به موفقیتهای بزرگ مثل فیل نایت برسید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اغلب ما تصور میکنیم که آنچه رفتار و زندگی ما را اداره میکند تصمیمگیریهای ماست. فکر میکنیم که ما برای روز و هفته و عمرمان آزادانه تصمیم میگیریم و این تصمیمات را اجرا میکنیم. چنین تصوری به این دلیل است که از وجود قدرتهای مافوقی بهنام “پیشفرضها” غافلیم.
پیشفرض، تصوری است که در پسزمینه ذهن ما جای گرفته و همواره ما را به نوع خاصی از رفتار وامیدارد. پیشفرضها اربابهایی هستند که در درون ما زندگی میکنند و فرمانشان همواره حلقهای بر گوش ماست. با این حال حضور آنها برای ما چنان بدیهی است که کمتر به آن توجه میکنیم.
مثلا پیشفرض بعضی از ما این است که “دنیا جای کار کردن است” لذا باید از صبح تا شب بیوقفه کار کرد و کمتر استراحتی داشت”. پیشفرض بعضی دیگر این است که: “من مسؤول رفع مشکلات همه افراد خانوادهام هستم. هر مسالهای که روی بدهد منم که باید حلش کنم”. پیشفرض بعضی این است که: “من باید ایدهآل و بینقص باشم و سرزدن هر خطایی از من، گناهی نابخشودنی است”. برخی دیگر هم فرض میکنند که این دیگرانند که باید درباره بدی و خوبی رفتار آنان رأی بدهند، یا ارزش آنها را تعیین کنند…
بیگانه درون”، نوری به تاریکخانه این اربابهای خاموش میاندازد و چهره واقعی آنها را به ما نشان میدهد. ”