نگاهی اجمالی به کتاب“ وقتی هوا ابرای میشود تغییراتی در آسمان رخ میدهد. ابرها سیاه میشوند، صدای مهیبی از آنها به گوش میرسد و آسمان دگرگون میشود. از روی این نشانهها میتوان فهمید تغییراتی رخ داده و یا قرار است اتفاقاتی بیفتد. حال یا باران میبارد، یا تگرگ و یا قضیه با چند رعد و برق به پایان میرسد. ما انسانها وقتی خشمگین میشویم شبیه ابرهای بارانزا هستیم. ظاهر ما تغییر میکند و چهرهمان برافروخته میشود. ممکن است خشم خود را با فریاد زدن تخلیه کنیم و یا آن را با یک رفتار پرخاشگرانه بروز دهیم.
در کتاب صوتی ابری بشید و نبارید، یاد میگیرید خشم خود را به گونهای بروز دهید که به خود و دیگران آسیبی نرسانید. این کتاب راهکارهایی ارائه میدهد تا به وسیله آن بتوانید خشم خود را مدیریت کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ شاید تا کنون هیچ کتابی به اندازه دن کیشوت این همه مورد عشق و علاقه ملتهای گوناگون نبوده است. بسیاری از کتابها هست که تنها به یک قوم و ملت اختصاص دارد و از حدود مرز یک کشور فراتر نمیرود؛ بسیاری دیگر نیز هست که در میان ملل دیگر هم خواننده دارد ولی تنها مورد پسند گروه روشنفکران یا مردم عادی طبقات ممتار است. اما دن کیشوت همه حصارهای جغرافیایی و نژادی و اجتماعی و طبقاتی را درهم شکسته و نام خود را با دنیا و بشریت توام ساخته است. دن کیشوت زندگی فردی را به مخاطب نشان میدهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه میگذراند. دن کیشوت یکی از نخستین رمانهایی است که به زبانهای نوین اروپایی نوشته شده و سروانتس بخش بیشتر آن را در زندان نوشتهاست. در زمان روایت دن کیشوت نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیه میپرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان خود را جای یکی از همین شوالیهها میبیند و دشمنانی فرضی در برابر خود میبیند که اغلب کوهها و درختها هستند. دن کیشوت پهلوانی خیالی و بیدستوپاست که خود را شکستناپذیر میپندارد. ”