نگاهی اجمالی به کتاب“ کلاریسا پینکولا استس در کتاب صوتی زنانی که با گرگها میدوند اسطورهها، افسانهها و داستانهای غنی فرهنگها و قبایل گوناگون را بازگو میکند تا زن امروزی از خلال شنیدن آنها ارتباط خود با نیای فراموششدهاش را احیا کند. اما این نیای فراموششده کیست؟ چرا فراموش شده است و چرا باید زن امروزی آن را دوباره مبعوث کند و رشتههای خود را با او از نو رج بزند؟
داستانهای اسطورهای و افسانههای نیاکان ما از دل انسانیترین غرایز بشر پدیدار شدند. زن در این افسانههای بدوی، چنانکه نمود آن را در الههها و شخصیتهای اسطورهای میبینیم، سرشتی مبتنی بر غریزه داشت و در هارمونی و نسبتی تنگاتنگ با طبیعت وحشی پیرامون خود قرار داشت. تصویر درخشانی که عنوان کتاب ترسیم میکند نیز اشاره به همین موضوع دارند. زنی که در میان گلهای از گرگها در پهنهی دشت میدود. با تنی عریان، گیسوانی رها و سرشتی سرکش و وحشی. درست مانند گرگها. در روزگاری که هنوز خبری از تمدن نیست. خدایان و ایزدبانوان بهجای شهریاران حکومت میکنند و انسان در ساحت اسطوره میزیَد، و نه ساحت اندیشه. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ نوشتهی استیون گرین بلت که یکی از پرفروشترین آثار نیویورک تایمز محسوب میشود با روایتی جذاب و دلنشین، داستان کاتب جسوری را شرح میدهد که با استفاده از مهارتهای خود به یکی از مهمترین شخصیتهای دوران رنسانس اروپا تبدیل میشود.
در این کتاب، شما شرح زندگی پوجو براچولینی را میخوانید و متوجه میشوید که چگونه با استفاده از تواناییهای شخصی خود به دستگاه پاپ راه یافته است و با استفاده از قدرت خود، کتاب در باب طبیعت چیزها را به صورت انبوه تکثیر میکند. به احتمال زیاد حتی خود پوجو براچولینی نیز در جریان نبود که این اقدام وی تا چه اندازه مهم است اما این کتاب در اعصار بعدی بسیاری از هنرمندان و اندیشمندان را تحت تأثیر خود قرار میدهد و بشریت را به موقیعت کنونی میرساند. ”