نگاهی اجمالی به کتاب“ لوئیز ال هی در این کتاب به شما یاد میدهد چطور با نگاه کردن به آینه به سادگی زندگی خود را تغییر بدهید. قدرتمندترین عبارات تأکیدی آنهایی هستند که وقتی در مقابل آینه ایستادهاید با صدای بلند بیان میکنید.
آینه احساسهایی را که شما در مورد خودتان دارید به شما برمیگرداند و بلافاصله شما را آگاه میکند که کجا مقاومت میکنید و کجا باز و پذیرا هستید؛ به وضوح به شما نشان میدهد که اگر میخواهید یک زندگی شاد و موفق داشته باشید، کدام فکرهایتان را باید تغییر بدهید.
کار با آینه نگاه کردن عمیق به چشمهایتان و تکرار عبارات تأکیدی مثبت مؤثرترین روشی است که لوئیز ال هی پیدا کرده، تا به شما یاد بدهد خودتان را دوست بدارید و دنیا را جایی امن و دوستداشتنی ببینید. از همان زمانی که او تکرار عبارات تأکیدی را به آدمها یاد داد، کار کردن با آینه را هم به آنها آموخت.
به زبان ساده، هر چیزی که ما میگوییم یا به آن فکر میکنیم یک جمله تأکیدی است. همه خودگوییها و محاورات درون سرتان سیلی از تأکیدات هستند. این تأکیدات پیامهایی هستند برای ذهن نیمه هوشیار شما که روشهای عادتی طرز تفکر و عملکرد شما را میسازند. تأکیدات مثبت در وجود شما افکار و عقاید شفابخشی را ثبت میکنند که به شما کمک میکنند اعتماد به نفس و عزت نفس خود را بالا ببرید و به آرامش ذهن و شعف درونی دست پیدا کنید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ روزالیا دختر نوجوان پانزدهسالهای است که به همراه پدر و برادرانش در خانهای در حومهی شهر ساردین زندگی میکند. او با پسر ثروتمندی بهنام آنانیا آشنا میشود که رویای رسیدن به گنجهای پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهامدار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل میبندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمیکشد که حقیقت برای او روشن میشود اما آنها تصمیم میگیرند مخفیانه به رابطهی خود ادامه دهند و ثمرهی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا بهخاطر تنگدستی او را ترک میکند. او با پدرش بزرگ میشود و تلاش میکند بهرغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دستوپا کند. اما بزرگترین دغدغهی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”