نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده با لحنی موجز و صمیمی به مسائل هستیشناسانه پرداخته و با نگاهی ساده به روایت مسائل پیچیدهای رفته که حرف زدن راجع به آن خود الفبای خاصی را میطلبد.
جهانی که نویسنده ترسیم کرده دچار چنان سکوتی است که در تمام نقاط داستان مشهود و قابل لمس است.
البته این سکوت تا انتهای داستان حاکم است یعنی تا آنجا که شخصیت داستان به امریکا سفر میکند. بعد از رفتن او به نیویورک فضای داستان رنگ و بوی دیگری گرفته و به گونهای شلوغ و بیبند و بار به چشم میآید.
خلوت بودن فضای داستان بیش از هر چیز بر تنهایی قهرمان داستان تاکید دارد.
مهمترین شاخصه «ابر ابله» تنهایی آن است. تا آنجا که به نظر میرسد در جهانی که پیش رویمان قرار دارد او تنها جنبنده آن است.
اما «ابر ابله» برای فرار از تنهایی و انزوایش به اشیا پناه میبرد و خود را با آنها میشناسد.
روایت داستان اول شخص است و قصه اصلی روی مرز باریکی بین شرح حال و داستان حرکت میکند.
«ابر ابله» ما را به یاد دو شخصیت مهم در تاریخ رمان میاندازد که هر کدام به شکلی دردناک استعارهای از انسان قرن بیستم بودند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو، ریچارد برانسون رمز و راز موفقیت خود را در زندگی، که تابع دیدگاه کلنگرانه اوست، با ما در میان میگذارد تا با به کارگیری آنها ما نیز به اهداف فردی خود دست یابیم. او از طریق همین نکات که در کتاب آنها را «درسهای» خود مینامد، پس از ترک تحصیل در نوجوانی ابتدا کسب و کار خود را با تأسیس مجلهای برای هم سن و سالانش آغاز میکند. سپس با آگاهی از فقدان مرکز مشاورهای که به طور خاص به امور و دغدغههای نوجوانان بپردازد، مرکز مشاورهای تأسیس میکند. او در راستای اهداف نوعدوستانه و البته به واسطه اعتقاد راسخش در ارتباط با جداییناپذیری کار و تفریح از هم، شرکت موسیقی ویرجین را بنیانگذاری میکند. پس از آن، او در پی ذهن جستجوگر و چالشپذیرش شرکتهای هواپیمایی، قطار، و فضانوردی ویرجین را نیز که هر یک در حوزه خود پیشرو هستند، به جامعه عرضه میدارد. او هرگز در کنار کسب درآمد، کمکهای خیرخواهانه خود را فراموش نکرده و ثروت و اعتبار خود را برای هرگونه کمکی به همنوعانش به کار میگیرد. سپس تا جایی پیش میرود که جان خود را نیز به خطر انداخته و در جنگ عراق با کویت، خود برای آزادی هممیهنانش که به دست صدام اسیر شدهاند، حضور مییابد. در جایجای این کتاب میتوان تأثیری که او از افراد مختلف در زندگیاش گرفته را مشاهده کرد. او از تجربیات افراد، همواره درس گرفته و زندگی خود را آنطور که میخواسته، با تلفیق لذت و تلاش به سوی موفقیت پیش برده است. ”