نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آنسان که انسان میاندیشد شناخته شدهترین اثر جیمز آلن، به شما میآموزد که از طریق اندیشهای که اختیار میکنید و به آن پر و بال میدهید، شخصیت و زندگی خود را میسازید.
این سخن که، «انسان همان نیتی است که در دل دارد»، نه تنها تمام ابعاد وجود انسان را دربرمیگیرد، بلکه چنان جامع است که کلیهی شرایط و اوضاع و احوال زندگی او را شامل میشود.
همانسان که تا بذری نباشد گیاهی هم نخواهد رُست، هر عمل انسان هم از بذرهای نهانی اندیشهاش جوانه میزند و تا اندیشهای در کار نباشد عملکردی هم نخواهد بود. این مطلب، همانقدر دربارهی اعمال «خودجوش» و «ناخودآگاه» صدق میکند که در مورد اعمال عمدی صادق است.
عمل از اندیشه شکوفا میشود و خوشی و رنج میوههای آن هستند؛ از این رو، انسان میوههای تلخ و شیرین درختانی را میچیند که آنها را به دست خود کاشته است.
در کتاب آنسان که انسان میاندیشد (As a Man Thinketh) میخوانید که شما حاصل اندیشهای هستید که در سر دارید. اگر اندیشهی انسان اهریمنی باشد، پیامد آن درد و رنج خواهد بود، درست همانگونه که ارابه از پسِ گاو میآید. و اگر اندیشهی انسان پاک و ناب باشد، سعادت و خوشی همچون سایه در پیاش روان خواهد شد؛ به یقین، جز این نخواهد بود. ”

سقلمهنویسنده: ریچارد تیلر
نگاهی اجمالی به کتاب“ با گسترش علم، فناوری و امکانات زندگی، انتخابهای مردم در هر زمینهای روز به روز بیشتر شده است. گسترهای که در بعضی موارد بهجای راحتی و آسایش، به دغدغهی فکری برای انتخاب تبدیل میشود. این دغدغه سیاستمداران را در تصمیمات کلان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ادارهی جامعه درگیر کرده است. همچنین باعث سردرگمی مردم در انتخابها و تصمیمگیریهای روزمرهشان شده است. تیلر و سانستین در کتاب سقلمه با شرح نظریهی اقتصادِ رفتاری، تصمیمگیری درست را برای دولتمردان و مردم عادی قابل دسترس کردهاند.
تیلر و سانستین معتقدند مردم به شکل فکر شده و براساس منفعت شخصی، تصمیمگیری نمیکنند. بلکه به دلیل نداشتن آگاهی لازم و ناتوانی در کنترل رفتارهای شخصی، دست به انتخابهای اشتباه میزنند. انتخابهایی که در مقیاس بزرگ به اقتصاد جامعه آسیب میزند. آنها در کتاب سقلمه با استفاده از علم روانشناسی، آمارهای جامعهشناسی و علوم اجتماعی سعی میکنند تا اقتصاد رفتاری و علم انتخاب درست را میان مردم جا بیاندازند.
نظریههای مطرح شده در کتاب، به کاخ سفید راه یافت و سیاستمداران آمریکایی را به تغییر برنامههای اقتصادی واداشت. تغییری که صندوق بازنشستگی مردم را متحول کرد و باعث شد اموال مردم آمریکا در دوران بازنشستگی چند برابر شود. ”