زنبوردار حلب

کتاب صوتی

کتاب صوتی زنبوردار حلب

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: The Beekeeper of Aleppo

ناشر: کوله پشتی

سال چاپ: 1399

شابک:

دسته بندی: داستان بلند/ رمان

خلاصه:

نوری زنبوردار است و همسرش افرا، یک هنرمند. آن‌ها زندگی ساده‌ای دارند و در شهر زیبای حلب سوریه به سر می‌برند تا این‌که جنگ داخلی بی‌پایان در این کشور آغاز می‌شود و این زوج ناچار به فرار می‌شوند. فرزند آن‌ها سامی در اثر انفجار بمب کشته می‌شود و افرا نیز بینایی خود را از دست می‌دهد. حالا این زوج رنجور و ناامید باید سفری خطرناک را از طریق ترکیه و یونان به سمت آینده‌ای نامشخص در انگلیس آغاز کنند.

کتاب زنبوردار حلب تنها داستان خانواده‌ای نیست که تلاش می‌کنند روح زخمی خود را ترمیم نمایند بلکه شجاعت و پایداری آن‌ها را برای مقابله با خطرات بسیاری به تصویر می‌کشد که اکثر پناهجویان با آن دست به گریبان می‌شوند.
کریستی لفتری توانسته است با قلم خود داستانی دلسوزانه و زیبا را از پیروزی روح انسان روایت کند و کتاب حاضر با داستان قدرتمند خود مفاهیم عمیقی را به شما یادآور می‌شود که شاید مدت‌هاست از یاد برده‌اید.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار میلاد رحیمی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 9 ساعت و 12 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

ناقوسنویسنده: هانس کریستیان اندرسنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ هیچگاه نباید ناامید شد. اگر پیوسته در جستجوی ایده های تازه باشیم، طنین زنگ موفقیت در وجودمان به صدا در می آید. ”

مارتا کیست؟نویسنده: ماریانا گاپوننکوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مارتا کیست؟ دومین رمان ماریانا گاپوننکو، شاعر و نویسنده اوکراینی است. این رمان در سال 2012 منتشر شد که با استقبال بسیار زیادی مواجه شد. نویسنده برای خلق این اثر دو جایزه ادبی معتبر آدِلبرت فون شامیسو و آلفا را از آن خود کرد. این اثر حتی در سال 2016 هم در فهرست کتاب‌های پرفروش سال قرار گرفت. این رمان داستان پرنده‌شناسی نودوششساله است که خبر مرگ قریب‌الوقوعش را دریافت می‌کند و تصمیم می‌گیرد آخرین روزهای عمرش را در یکی از مجلل‌ترین هتل‌های دنیا سپری کند. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: سرد است عشق. عشق سرد است. ولی در قبر می‌سوزیم، ذوب و به طلا تبدیل می‌شویم... لوادسکی منتظر جاری شدن اشک‌هایش شد. ولی اشکی نیامد. با وجود این، صورتش را پاک کرد. چه چندش‌آور! همین چند لحظه قبل تلفن را بهت‌زده قطع کرده بود. اگر آنچه از صدای نفس کشیدن پزشک خانوادگی‌اش احساس می‌شد بی‌قراری نبود، پس چه بود؟ ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools