نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد اثر اریک فروم روانشناس و نظریهپرداز آلمانی است. این کتاب در دستهی کتابهای سیاسی با محوریت جهانی است. عزت الله فولادوند این کتاب را به فارسی برگردانده است و انتشارات مروارید آن را اولین بار در سال 1362 در 341 صفحه منتشر کرده است.
عنوان این کتاب از خطابهی نویسندهی بزرگ آمریکایی ویلیام فاکنر گرفته شده است. در سال 1950 فاکنر در مراسمی به مناسبت پذیرش جایزهی ادبی نوبل اعلام کرد: «تراژدی ما امروز ترسی جسمی و جهانی و همگانی است... دیگر از مشکلات روح سخنی نیست. تنها این سؤال است که کی از هم پاشیده خواهیم شد؟ او سپس به مردان و زنان جوانی که قلم در دست میگیرند هشدار داد که بدون این حقایق هر داستانی ناپایدار و محکوم به نیستی است و نویسندگان تا اینها را دوباره نیاموزند چنان خواهند نوشت که گویی در میان آدمیان ایستادهاند و انقراض انسان را مینگرند...» و بعد در جملهای که طنین آن بلافاصله در سراسر عالم پیچید، در بیان ایمان خود به آینده افزود: «من از پذیرش انقراض انسان سر باز میزنم... من به قبول این سخن گردن نمینهم. اعتقاد من بر این است که انسان نه تنها پایدار خواهد ماند، بلکه پیروز خواهد شد.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست، اولین رمان مهم همینگوی، نویسنده - خبرنگار، روایت آسوپاسهایی از فرانسه تا اسپانیاست. دوستان همیشه مست و عاشق و جلایوطنکرده که به قول خودش "نسل گم شده"اند و از آمریکا به پاریس بیکران دههی بیست آمدهاند و از آنجا عزم اسپانیا میکنند تا مسابقهی گاوبازی را از نزدیک ببینند. نمیدانم درطول داستان چقدر مشروب میخورند، چندبار عاشق میشوند و چقدر دعوا میکنند، میدانم خیلی. جیک، قهرمان داستان، خبرنگار مقیم پاریس، سترون از جنگی نامعلوم و عاشق بِرت است. زنی که در طول جنگ از او پرستاری کرده و عشق دیرینهاش به جیک، سکوتی کشدار است. رابرت کُن، دوست جیک و برت، در جهان ویران داستان نه لب به مشروب میزند نه دل به دریا. او جهان صاف و پوستکنده خود را دارد، بدون درد، جنگ و آگاهی. ارنست همینگوی در سطح بیرونی رمان داستانگوی زمانهای است که فرانسویها به آن "عصر طلایی" میگویند، عصری که خون "نشیطِ زندهی بیدار" و علم به عالم، آدمی را به سرحدات ابرانسان رسانده بود. اما در سطحی دیگر او راوی غمی مانا در شادترین لحظات رمان است. زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست درکنار نثر روان، وقایعنگاری دقیق، توضیحات بیکموکاست مراسم و مناسک گاوبازی، و ماهیگیری، راوی دردیست که مردهریگ جنگ است. زیر آفتاب جنگ هیچ چیز تازه نیست. این رمان به سرعت الگوی دانشجویان دختر و پسر آمریکایی شد. آنها سعی میکردند به شیوهی جیک بارنز، قهرمان داستان که در واقع چهرهی همینگوی بود، با لحنی خشن، شکیبا و موجز حرف بزنند. این کتاب از جمله آثار پرفروش همینگوی است که یک فیلم سینمایی هم براساس آن ساخته شده است. نویسندهی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست برندهی جایزهی ادبی نوبل و پولیتزر، نویسندهای تجربهگرا بود که در طول زندگی به استقبال مرگ رفت. زخمهای زیادی که همینگوی در زمان حضورش در جنگ برداشت، بر تن داستانهایش نیز حک شدهاند. ”