نگاهی اجمالی به کتاب“ مقالات سونتاگ اغلب در دههی 1970 و در دوران اوج فمینیسم موج دوم نوشته شدهاند، اما امروزهروز بهشکل قابلتوجهی با چالشهای معاصر ما پیوند دارند. گاه بهشدت با مشغولیتهای کنونی ما در حوزهی زنان، جنسیت و فمینیسم همگام هستند و گاه بهشدت در تضاد و تعارض با آنها قرار دارند. امّا نکتهی قابلتوجه اینجاست که ورای همراستا بودن یا متعارض بودن ایدههای سانتاگ با دغدغههای کنونی ما، نوشتههایی که در کتاب صوتی جستارهایی دربارهی زن گردآوری شدهاند، میتوانند منبعی قابل رجوع برای پژوهشها و تأملات ما در این زمینه باشند. چرا که فارغ از ایدهی اصلی متون، جستارهای سوزان سانتاگ از اصالت و سنجیدگی بالایی برخوردارند.
چنان که تایمز میگوید، سوزان سانتاگ برای ارضای اشتهای روشنفکران به اندازهی کافی غذای فکری در اختیار آنها قرار میدهد. این تعبیر برای مجموعه جستارهای این کتاب نیز صدق میکند. این کتاب صوتی برای علاقهمندان حوزهی زنان و مطالعات جنسیتی اثری ارزشمند و رضایتبخش به شمار میرود. «استاندارد دوگانهی پیر شدن»، «جهان سوم زنان» و «زیبایی زن: منشأ ذلت یا منبع قدرت؟» عناوین جستارهایی هستند که در این کتاب میشنوید. چالشها و تحقیرهایی که زنان با افزایش سن با آنها مواجه میشوند، رابطهی میان آزادی زنان و مبارزهی طبقاتی و مسئلهی زیبایی و پیوند آن با جنسیت، مباحثی است که سوزان سانتاگ در کتاب صوتی جستارهای دربارهی زن آنها را حلّاجی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب «سیلمارلیون» نوشته جی.آر.آر. تالکین،جان رونالد روئل تالکین، (1973-14892) نویسنده و زبانشناس بریتانیایی است. از مشهورترین آثار او میتوان به «ارباب حلقهها» و «هابیت» اشاره کرد. کتاب سیلمارلیون، مجموعهای از نوشتههای تالکین است که داستانهای قبل از ارباب حلقهها و دوران دو درخت را توضیح میدهد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «آنک ارو، آن یکتا که در آردا او را ایلوواتار مینامند؛ و او نخست آینور را آفرید، قُدسیان را، که ثمره اندیشهاش بودند، و با او بودند پیش از آنکه چیزهای دیگر در وجود آید. و او با آنان سخن گفت، نغمههای آهنگ را بر ایشان خواندن گرفت؛ و آینور در برابر وی خواندند، و او شاد بود. امّا زمانی دراز هر یک به تنهایی میخواندند، یا فقط تنی چند با هم، و باقی به آهنگ گوش میسپردند؛ چرا که هر یک تنها آن بخش از اندیشه ایلوواتار را درمییافتند که خود نشأت گرفته از آن بودند، و با فهم برادران خویش میبالیدند، امّا به آهستگی. باری همچنان که به هم گوش میسپردند به تفاهمی ژرفتر رسیدند، و همصدایی و همسازیشان فزون گشت. و چنین واقع شد که ایلوواتار جمله آینور را به نزد خویش فرا خواند و نغمهای شگرف به ایشان باز نمود، و از چیزهایی بزرگتر و شگفتتر از آنچه تا بهاکنون آشکار گردانیده بود، پرده برگرفت؛ و شکوه آغاز و جلال انجامش آینور را مبهوت ساخت. چنانکه ایلوواتار را نماز بردند و خاموش ماندند». ”