مهدی قراچه‌داغی

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - باشگاه پنج صبحی‌ها - ماه آوا
  • کتاب صوتی - نترسید انجام دهید - ماه آوا
  • کتاب صوتی - نمی‌توانی روز مرا خراب کنی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - دگرگونی زندگی با جادوی نظم - ماه آوا
  • کتاب صوتی - این کتاب شما را موفق می‌کند - ماه آوا
  • کتاب صوتی - این کتاب به شما اعتماد به نفس می‌دهد - ماه آوا
  • کتاب صوتی - شاه کلید ثروت - ماه آوا
  • کتاب صوتی - این کتاب شما را آرام می کند - ماه آوا
  • کتاب صوتی - این کتاب شما را می‌خواباند - ماه آوا
  • کتاب صوتی - روانشناسی اعتراض - ماه آوا
  • کتاب صوتی - زنان توانمند - ماه آوا
  • کتاب صوتی - اعتماد به نفس به زبان ساده - ماه آوا
  • کتاب صوتی - سیزده کاری که افراد هوشمند انجام نمی‌دهند - ماه آوا
  • کتاب صوتی - آفرینش سلامتی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - رازهای قطعی کردن فروش - ماه آوا
  • کتاب صوتی - دیوانه‌وار عاشق خودتان باشید - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدمنویسنده: لئا ویازمسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم نوشته‌ی لئا ویازمسکی داستانی‌ست جذاب و پرکشش از علاقه‌ی دختری جوان و پیرمردی هشتاد ساله. اثری منقلب کننده و دوست داشتنی، با پایانی به یادماندنی. دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم (Le vieux qui de?jeunait seul) علاوه بر استقبال خوانندگان، با تحسین بسیاری از منتقدین و رسانه‌ها هم روبرو شده. نشریه «بابیلو» نوشته: این کتاب زیبا و متاثر کننده است. با شخصیت‌هایی ماندگار در ذهن، که تنها ایرادش، کوتاه بودن آن است!» لئا ویازمسکی (Léa Wiazemsky)، نویسنده و بازیگر سینما در کتاب «دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم» که اولین رمان او و برنده جایزه منتخب خواننندگان سال 2017 فرانسه است، داستانی جذاب را روایت می‌کند که اگرچه شاید نتواند آن را به شکلی تام و تمام عاشقانه دانست، اما سرشار از لحظه‌های درخشانی است که تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. لئا از طرف خانواده مادری نوه فرانسواً موریاک، نویسنده پر‌آوازه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1952، و از طرف خانواده پدری، وارث عنوان پرنس ویازمسکی و کنت لواچف است. مادرش رژین دفورژ نیز نویسنده و ناشر است. لئا در فیلم‌ها و تئاترهای بسیاری ایفای نقش کرده است. کلارا پیشخدمت بیست و هفت ساله، در زندگی‌اش زخمی پنهان پنهان دارد و با بحران‌ و خلائی عاطفی دست و پنجه نرم می‌کند. کلارای تنها، عاشق و دلبسته یکی از مشتری‌های پیر رستوران می‌شود که چیز زیادی از زندگی‌اش نمی‌داند. اولین مواجهه او با آنری، حس‌های تازه‌ای در او ایجاد می‌کند. با خود می‌اندیشد که پیرمرد هشتاد ساله هم، تنهاست و در همان نگاه اول مهرش را بر دل می‌نشاند. پیشخدمت جوان مدتی با تصور پیرمرد روزها را به شب می‌رساند؛ شادی‌ها و ترس‌های خود را در کنار او می‌بیند، جراتش‌ را در واگویه مشکلات زندگی‌اش می‌سنجد و در نهایت آرزو می‌کند تا بتواند به او نزدیک شود. کلارای مهربان سرانجام به آرزویش می‌رسد و دیدار میسر می‌شود. دیداری که همه‌چیز را تغییر می‌دهد. ”

حریق در باغ زیتوننویسنده: گراتزیا دلدداRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستانی مملو از احساسات عمیق و خفته. کتاب صوتی حریق در باغ زیتون قصه‌ی افرادی است که هرکدام در تنهایی خود معنایی یگانه برای انسانیت می‌یابند. یک طرف این رمان پرکشش خانواده‌ای فقیر است که به دنبال راهی برای نجات آینده‌شان هستند و سمت دیگر، ‌خانواده‌ای مرفه که ارتباطی نزدیک با آن‌ها دارند. گراتزیا دلدا در خانه‌ی هرکدام آن‌ها ماجراهایی را به جریان انداخته که با وجود تفاوت‌ها در یک نقطه مشترکند: تغییر سنت‌ها. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools