نگاهی اجمالی به کتاب“ کارآگاه جوان هاپکینز در شبی بارانی به آپارتمان هولمز می آید وخبر از کشته شدن جوانی به نام ویلوبی اسمیت میدهد.اسمیت که به تازگی از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل شده اخیرا برای دستیاری به استخدام پروفسور کورام درآمده بوده تا به اودر تدوین کتاب تازه اش کمک کند.در محل جنایت هیچ نشانه وانگیزه ای از قتل پیدا نشده مگر عینکی دور طلایی که به نظرمیرسد متعلق به قاتل باشد. هولمز به همراه واتسون بلافاصله دست به کار میشود تا پرده ازراز این جنایت بردارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ما آبراهام نامیدهمیشویم و با شما از زاویه دانش ازلی صحبت میکنیم، البته باید این را بپذیرید که شما نیز از دانش ازلی پیدی آمدهاید؛ بنابراین ما تفاوت چندانی با یکدیگر نداریم.
دنیای مادی خود پرتوی از یک دانش ازلی است و شما و جسمتان در حقیقت ادامهی آن انرژی و دانش ازلی هستند. ”