نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب صبحهای جادویی مولتی میلیونرها نوشتهی هال الرود و دیوید اوسبرن، مجموعهایست از تمامی کارهایی که مولتیمیلیونرها پیش از ساعت 8 صبح انجام میدهند تا به ثروتی افسانهای دست یابند.
خوانندگان کتاب صبحهای جادویی مولتی میلیونرها انجمنی منحصربهفرد متشکل از 150 هزار فرد از سراسر جهان را تشکیل دادهاند. این افراد کسانی هستند که هر روز صبح با این هدف از خواب برمیخیزند که زمان خود را برای به ظهور رساندن توانایی بینهایت درونیشان اختصاص دهند، همان چیزی که در درون هم? ما وجود دارد، و به دیگران نیز کمک کنند تا همینگونه زندگی کنند. ”