نگاهی اجمالی به کتاب“ «اگر قصد دارید سوار قطار وحشت کارآفرینی شوید، حتماً در صندلی جلو بنشینید! شما در سفر زندگی خود با کتاب ماجراجویانه و جدید دارن هاردی همسفر هستید و این کتاب برای کسانی است که رویای رسیدن به تجارتی شخصی را دارند. بلیت خود را تهیه کنید.»
لحظه سوار شدن به قطار پرسرعت کارآفرینی همین حالاست و این یک انتخاب است. انتخابی که فقط شما انجامش میدهید. روبهروی باجه بلیتفروشی ایستادهاید. میتوانید فرصت را غنیمت بشمارید و بلیت بخرید یا میتوانید برگردید و آنجا را ترک کنید.
کتاب حاضر درباره یادگیری استفاده موفقیتآمیز از قطار هوایی پرسرعت کارآفرینی است. اگر کارم را درست انجام داده باشم تا پایان این کتاب سه اتفاق رخ میدهد:
شما بسیار سرسختتر میشوید: به این حرف ایمان دارم. ابتدا باید بهعنوان کارآفرین بدانید از مسیر پیش روی خودتان چه انتظاری دارید. تعارف نداریم. میخواهیم در برابر نه شنیدن، منفیبافی و تردید ایمن شوید. در طول راه وقتی با این موارد روبهرو میشوید، میخواهم به شما اطمینان بدهیم که بدون شک آنها را مغلوب خواهید کرد.
مجهزتر به این سفر می روید: شاید کارآفرینی سفری هیجانانگیز باشد؛ اما در دنیای واقعی هم رخ میدهد. بنابراین به مهارتهای واقعی نیاز دارید. باید دورههای فروش، رهبری و بهرهوری را درباره چگونگی انجام دادن کارها سپری کنید.
بیشتر از هر زمان دیگری اعتماد بهنفس خواهید داشت: همه با ترس آغاز میکنیم. همه ما به خود تردید داریم و در مسیر راه با سختی مواجه میشویم؛ اما همه کمک دریافت نمیکنیم. شما دریافت میکنید. شما فراتر از حد تصور خود قابلیت دارید و بعدها همانند من به این باور میرسید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب همسر پنهانی نوشتهی گیل پل، یکی از پرفروشترین کتابهای USA Today در سال 2017 است. همسر پنهانی داستانی سرشار از عشق، فقدان و تلاش برای رسیدن به معشوق را بیان میکند که ماجرایی لذتبخش و فراموش نشدنی را برای خواننده به ارمغان میآورد.
کتاب همسر پنهانی (The Secret Wife) داستانی از دو زمان متفاوت را روایت کرده و به هم پیوند میزند که یکی از سال 1914 و در دورانی آغاز میشود که روسیه تزاری در کشمکش جنگ و آشوب و درآستان? سقوط قرار دارد و در این گیر و دار «تاتیانا»، دوشس بزرگ رومانوف، دلباختهی افسر سواره نظام میشود. و از سوی دیگر ماجرایی را در سال 2016 نقل میکند که «کیتی فیشر» بعد از پی بردن به خیانت همسرش به کلبهای که از پدر جدش به او به ارث رسیده پناه میبرد تا افکارش را مرتب و آرام کند، اما به طور اتفاقی گردنآویزی را مییابد که او را به سوی رمزگشایی از رازی فراموش شده و خانوادگی هدایت مینماید. ”