اینم شد زندگی

کتاب صوتی

کتاب صوتی اینم شد زندگی

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده عزیز نسین
برگردان رضا همراه

نام اصلی:

ناشر: نشر نگاه

سال چاپ: 1398

شابک:

دسته بندی: داستان کوتاه

خلاصه:

«اینم شد زندگی» یک مجموعه داستانی از نویسنده توانای اهل ترکیه، عزیز نسین است. او در این آثار طنز تلخ و سیاهی را برای توصیف پیرامونش به کار می‌گیرد تا معایب اجتماعی زمانش را برملا کند و با نقد آنها راهکار گذر از این معایب را نشان دهد. او منتقد بی‌رحم اما خوش‌زبان جامعه ترکیه است و البته خوش‌انصاف؛ زیرا همه تقصیرها را هم به گردن حکومت و سیستم اداری و... نمی‌اندازد. قلم او متوجه مردم هم هست و با نقد خرافات، کژبینی و کوتته‌فکری مردم، می‌کوشد توازنی در نقدهایش ایجاد کند و راه برون‌رفت از مشکلات را بیشتر بنمایاند. بخشی از کتاب: «بعد از اینکه مرا ختنه کردند اسم مرا در یک مکتب نوشتند. مکتب از خانه ما خیلی دور بود ولی چاره نداشتیم باید می‌رفتم، راستش از دوری راه زیاد ناراحت نبودم چون خیابانها را دید می‌زدم!... ملاباجی که من آنجا درس می‌خواندم سه تا دختر بزرگ داشت، هر سه‌تا سفید و خوشگل بودند و من از هر سه تاشان خیلی خوشم می‌آمد! مثل روس‌ها بودند. آخه از وقتی که روس‌ها به مملکت ما آمدند دوچیز را با خودشان آوردند. یکی زن‌هایِ خوشگل و سفید و یکی هم اسکناس‌های بزرگ!... پدرم دوتا از این اسکناس‌ها داشت. البته مردم زیاد داشتند. اسکناس‌های روسی توی دست و پای مردم ریخته بود وقتی روسها از ترکیه رفتند. انقلابیون اسکناس‌ها را جمع کردند بعد هم از اعتبار افتاد. البته ما غیر از دو تا نداشتیم. چه می‌شد کرد. پولی بی اعتبار هم گیر ما نمی‌آمد! پدرم پولهای به آن بزرگی را یک قروش فروخت!... وقتی به مکتب رفتم مادرم یک فینه قرمز رنگی برایم درست کرد و به سرم گذاشت. یک قلم و دوات هم برایم خرید که وقتی می‌نوشتم «جرجر» صدا می‌کرد! روز اول به مدرسه رفتم باید این دعا را حفظ می‌کردم «رب یسر و لما تیتر رب تمین بالخیر» یعنی «آفریدگارا کارم را آسان کن. نگذار سخت بگذرد. تو کارم را به خیر بگردان»

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی مسخ مسخ

فرانتس کافکا

کتاب صوتی بیابان تاتارها بیابان تاتارها

دینو بوتزاتی

کتاب صوتی گریز پا گریز پا

آلیس مونرو

کتاب صوتی شب های روشن شب های روشن

فئودور داستایفسکی

کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی سوپرمارکت شبانه روزی

سایاکا موراتا

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

تازه‌های ماه‌آوا

ذهن ملتهبنویسنده: ادوارد بالمورRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ آیا از افسردگی روزافزون در رنج و عذاب به‌سر می‌برید؟ ادوارد بالمور کتاب صوتی ذهن ملتهب را برای شما نوشته است. او در این اثر که در زمره‌ی ده کتاب پرفروش ساندی تایمز لندن به شمار می‌رود، روشی بدیع و نو را برای مقابله با افسردگی در اختیار شما قرار می‌دهد. در سراسر جهان، افراد بسیاری با پدیده‌ی افسردگی به‌عنوان معضلی بغرنج و پیچیده دست‌وپنجه نرم می‌کنند. با وجود این که روزبه‌روز موارد ابتلا به این عارضه در حال افزایشی معنادار و قابل‌توجه است، درمان آن در سه دهه‌ی اخیر تغییر چندانی نکرده است. بااین‌حال، ادوارد بالمور در کتاب صوتی ذهن ملتهب می‌کوشد رویکردی رادیکال و افقی تازه پیرامون درمان این مسئله‌ی جهان‌شمول در اختیار مخاطبان خود بگذارد. ادوارد بولمور، استاد روان‌پزشکی دانشگاه کمبریج در این کتاب تأمل‌برانگیز، پیشرفت علمی جدیدی را درمورد ارتباط بین افسردگی و التهاب بدن و مغز آشکار می‌کند. او توضیح می‌دهد که اختلالات روانی می‌توانند در سیستم ایمنی بدن ریشه داشته باشند. او از رهگذر این ایده‌، انقلابی قریب‌الوقوع را در جهان روان‌پزشکی متصور است که مبتلایان به افسردگی می‌توانند با کمک آن چرخه‌های معیوب استرس، التهاب و افسردگی خود را از بین ببرند. ”

خوب ماندننویسنده: تامس آ. هریسRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ این کتاب پیش‌تر با نام «ماندن در وضعیت آخر» ترجمه و منتشر شده‌است. آیا زندگی شما پشت سر هم به چیزی دلتنگ کننده بدل می‌شود؟ آیا هفته شما به شکلی پیش می‌رود که با توصیف زیر سازگار است: "هر روز صبح از خواب بیدار شدن و احساس خوبی درباره آن داشتن و دریافت نوازش‌های آشنایی که تازه‌های روز مانند قطرات آب به سر و روی تو می‌پاشد و همچنین آگاهی از این که حساب بانکی ات خالی نیست و این که سردرد نداری. روز اول، عالیست! روز دوم، بله این هم عالیست! روز سوم، خوب شکایتی ندارم. روز چهارم، حرفی برای گفتن ندارم. روز پنجم، خمیازه. خدا را شکر جمعه هم از راه رسید. شب روز پنجم، افراط در نوشیدن. روز ششم، هولناک است و سرم دارد می‌ترکد. روز هفتم، استراحت و بازیابی سلامتی." آیا این همه آن چیزیست که هست، هفته‌ای اندکی مصیبت بار بعد از یک هفته دلتنگ کننده دیگر، روزنامه صبحی که دور انداخته شده، فنجان شخصی قهوه که دیگری آن را برداشته و استفاده می‌کند، ناخنی که ریشه کرده و اذیت می‌کند، گلگیر اتومبیل داغان شده و "اگر امشب باران بیاید افتضاح می‌شود". خوب که چی؟ با توجه به این واقعیت که زندگی ما چقدر کوتاه است، برخی از ترس‌هایمان به نظر بسیار احمقانه و ساده‌لوحانه می‌رسند. چرا باید تمام مدت نگران این باشیم که چه وقت می‌توانیم بیشتر اوقات اعتماد به نفس داشته باشیم؟ ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools