نگاهی اجمالی به کتاب“ همه ما میخواهیم زندگیای شادتر، روابطی بر پایه درک و صداقت متقابل، حرفهای موفق و پول و فراوانی بیشتر در همه حیطههای زندگی داشته باشیم. این کتابِ متحولکننده به شما کمک میکند تا با بهکارگیری چند قانون ساده و خودباوری، به تمام خواستههای قلبیتان برسید. در این کتاب به بررسی کلیِ رمزوراز قوانینِ هستی میپردازیم تا متوجه شویم چگونه باید زندگیمان را به بهشتی زمینی تبدیل کنیم. تعداد افرادی که در این دنیا بینوا، ناامید، آزرده و در شرایط بد اقتصادی هستند کم نیست. این نتیجه اعمال خودشان است. با خواندن این کتاب کاملاً به این مساله پی خواهید برد که چرا چنین اتفاقاتی رخ میدهد و چگونه میتوانید به آسانی واقعیتی را خلق کنید که همیشه رویایش را میدیدید. اگر با ذهنی خودآگاه، ارادهای محکم، ایمان، مقاومت و براساسِ قانونِ جذب، که جزئیاتش را بعداً توضیح خواهم داد، مشغول به کار شوید، تغییرات خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنید نمایان خواهند شد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان جدیدی نیست، اما فکر میکنم، حداقل برای این کتاب، ارزش دارد که یک بار دیگر آن را تعریف کنم. سال 1998 بود و داشتم فیلم محبوب را در مصاحبهی تلویزیونی زنده با جین سیسکِل، منتقد فیلم بزرگ شیکاگو سانتایمز، معرفی میکردم و همهچیز داشت خیلی آرام پیش میرفت تا اینکه اوضاع به هم پیچید. او پرسید: «بگو ببینم، از چی کاملاً مطمئنی؟» اولین بار نبود که مصاحبه میکردم. سالهای سال در مصاحبهها سئوالهای ترسناکی مثل این را از من پرسیده بودند و هنوز هم میپرسند و معمولاً جوری نمیشود که هیچ کلمهای برای پاسخ پیدا نکنم، اما باید بگویم جین موفق شده بود مرا گیر بیندازد. با منومن و درحالیکه میدانستم او بهدنبال چیزی بزرگتر، عمیقتر، پیچیدهتر است، گفتم: «اوه، دربارهی این فیلم؟» اما داشتم طفره میرفتم تا در ذهنم به پاسخی حداقل کمی منسجم برسم. اما او گفت: «نه، میدونی منظورم چیه؛ دربارهی خودت، زندگیت، هرچی، همهچی...» «اوه، من مطمئنم که... اوه... مطمئنم که، جین، یه کم وقت میخوام که دربارهاش بیشتر فکر کنم.» حالا شانزده سال گذشته و از آن موقع تا بهحال خیلی به این پرسش فکر کردهام، طوریکه تبدیل به پرسش اساسی زندگیام شده است: هر شب از خودم میپرسم دقیقاً از چه مطمئن هستم. ”