محاصره شده با احمق ها

کتاب صوتی

کتاب صوتی محاصره شده با احمق ها
اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر نسل نواندیش

سال چاپ:

شابک:

دسته بندی: روانشناسی

خلاصه:

آیا تابه‌حال در شرایطی قرار گرفته‌اید که فکر کنید تنها عاقل جمع شما هستید؟ باید بدانید که تنها نیستید و توماس اریکسون در کتاب صوتی محاصره شده با احمق‌ها شما را مخاطب خود قرار داده است. از این کتاب تحسین‌شده در حوزه‌ی ارتباطات انسانی، بیش از یک‌ونیم نسخه در سراسر جهان به فروش رسیده است.
«با چه احمق‌هایی روبه‌رو هستم!» تا به حال چند بار در طول زندگی خود مشابه این جمله را در ذهنتان گفته‌اید؟ اگر چنین حسّی را تجربه کرده‌اید، شما مخاطب اصلی این اثر هستید. کتاب صوتی محاصره شده با احمق ها (Surrounded by Idiots) با فروش بیش از 1.5 میلیون به اثری شناخته‌شده و بین‌المللی در سراسر جهان و در حوزه‌ی ارتباطات بین فردی تبدیل شده است.

توماس اریکسون در این کتاب صوتی یک روش ساده و در عین حال، پیشگام برای ارزیابی شخصیت افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستیم را در اختیار شما قرار می‌دهد. او این افراد را بر اساس چهار تیپ شخصیتی قرمز، آبی، سبز و زرد دسته‌بندی می‌کند و سپس به‌تفصیل به تحلیل و بررسی هریک از آن‌ها می‌پردازد. ما باید با چنین افرادی چگونه برخورد کنیم؟ نحوه‌ی صحبت کردمان و به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات با آن‌ها باید چطور باشد؟ با چه فاصله‌ای از آن‌ها قرار بگیریم تا آسیب نبینیم؟ توماس اریکسون در این کتاب پاسخ این پرسش‌ها را در دستان شما می‌گذارد.

هنرمندان:

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

داستانی برای تاریکینویسنده: راینر ماریا ریلکهRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ دکتر لاسمن پس از سال‌ها دوری از کشورش تصمیم می‌گیرد برای دیدار از دو خواهرش و تجدید خاطرات کودکی به شهر زادگاهش سفر کند.همانطور که شبانه در قطار نشسته و به سمت شهرش می رود یک نام دخترانه مدام در گوشش زنگ می‌زند:کلارا.همبازی دوران کودکی‌اش اکنون کجاست و چگونه زندگی می‌کند؟تب یافتن پاسخ این سوال او را آرام نمی‌گذارد تا اینکه به ملاقات کلارا می‌رود. ”

برگشتی در کار نیستنویسنده: اریک بردولRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست داده‌اند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن می‌کند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشته‌اند با مرد غریبه نابینایی در خانه‌شان مواجه می‌شوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا می‌کند. به خصوص که غریبه شباهت‌هایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools