نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب پرونده بالتیمور برای نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. کتاب پرونده بالتیمور ادامهی کتاب «پروندهی هری کبر» است. در این کتاب مارکوس گلدمن، رماننویس جوان بعد از حدود پنجاه سال با داستانی متفاوت برگشته است. او اکنون عاشق شده است و مشغول نوشتن سومین رمانش است. گلدمن در کتاب پروندهی بالتیمور غرق در خاطرات کودکی عشق زندگیاش میشود و داستان گروه پسرانی را شرح میدهد که بر اثر یک اتفاق، ناگهان زندگیشان غرق در دروغ و حسادت و خیانت به هم میریزد.
یکی از نکات جذابی که ژوئل دیکر در نگارش کتاب پرونده بالتیمور رعایت کرده است، تکه تکه و شکسته نوشتن داستان است. این سبک نگارش در کتابهای معمایی بسیار رایج است و به رمزآلودتر شدن داستان کمک میکند؛ عدم پیروی از یک خط زمانی ثابت ذهن خوانندگان را گیج میکند و به جذابیت کتاب میافزاید. استفاده از این فرآیند در کتابهای «فاکنر» بسیار مشهود است. البته عدم پیروی از خط زمانی در داستان را نباید با جریان سیال ذهن اشتباه گرفت. در سبک نوشتاری جریان سیال ذهن، نویسنده خواننده را در یک لحظه در چند مکان قرار میدهد، در حالیکه در کتاب پروندهی بالتیمور، ژوئل دیکتر تنها بازههای زمانی مختلف را بدون هیچ ترتیبی روایت میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اهمیت نیروی ذهن و افکار شما بر اتفاقات زندگیتان به خصوص ناکامیها و موفقیتها داستانهایی تخیلی یا جملاتی پر زرق و برق نیستند. قدرت ذهن ماهیتیست پنهان در وجود فرد، حقیقتی اسرارآمیز که بشر تاکنون اندکی از آن را کشف کرده و هنوز چیزهای بسیاری در مورد آن وجود دارد که نمیداند. اگر تاکنون چیزی در مورد قدرت ذهن نمیدانستید یا آن را جدی نمیگرفتید، پس از خواندن کتاب قدرت ذهن و تجسم، به آن خوب فکر کنید.
ذهن (Mind) نمادی از هوش و آگاهی تجربیست، به بیان سادهتر همان احساسات، ادراکات، امیال، تخیلات و آرزوهای انسان است که بر رفتار و عملکرد او تأثیر میگذارد. در واقع ذهن پدیدهای فلسفیست که به فرماندهی واحد مغز گفته میشود. برعکس مغز ذهن ماهیتی مادی نداشته و عاری از هرگونه شکل و اندازه فیزیکی است. هر شناختی از جهان بیرون به واسطه آگاهی و ذهن به دست میآید. در حقیقت ذهن همان آگاهی شماست، صدایی که در سرتان مستقل از مغز مادی شما فعال است. برایتان فکر میکند، تصویر میسازد و خیال میبافد. ”