نگاهی اجمالی به کتاب“ زندگی در خیابان این آزادی عمل را به من میدهد تا هرکجا که میخواهم بروم، هروقت میلم میکشد قهوهای بخورم. بااینحال نمیدانم بهرغم همهی درد و رنجهایی که متحمل شدهام، آیا امروز توان دستکشیدن از این کار را دارم یا نه. دست بکشم که چه بکنم؟ کجا بروم؟ خیابان در پوست من است. رفقای گدا، مسخرهبازیهایی که با آنها درمیآوردم، برخوردهایی که اغلب با آدمهای مهربان و خوب داشتم، روزهایی که شانس به شما رو میکند و عابران یک اسکناس کف دستتان میگذارند، همهی اینها را دوست دارم. اگرچه بعضی اوقات ساعتها برای دریافت یک سکه منتظر میماندم، اما اوقات فراموشنشدنی هم داشتم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ انسان از زمانهای بسیار دور به شناخت جنبههای پنهان روح و روان خود همت میگماشته و دلیل اصلی آن گرایش شدید مذهبی بوده است. ما انسان ها از قدیم به دنبال برقراری تعادل بین بخشهای تاریک و روشن وجودمان بودهایم. شیطان را به خاطر میآورید که در ابتدا فرشتهی مقرب درگاه الهی بود و درواقع همان وسوسههایی باعث کبر و کفر شیطان شد که ما هم با آنها روبه رو هستیم؟
همیشه به ما گفته شده است که مراقب باشیم تحت تاثیر نیمهی پنهان و تاریک وجودمان قرار نگیریم. دبی فورد در کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود به راهکارهایی تازه و دست اول به خوانندگانش ارائه میدهد تا بتوانند برای همیشه این بخش از وجود خود را بپدیرند و با آن زندگی کنند.
کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود نوشتهی دبی فورد است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1998 منتشر شد و از همان ابتدای انتشارش در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت. این کتاب کتابی امید بخش و دلپذیر است و به خوانندگان نشان میدهد که چگونه باید نیمهی تاریک وجودشان را دوست بدارند، آن را بپذیرند و بتوانند با آن همزیستی کنند. دبی فرود دربارهی نوشتن این کتاب مینویسد: «سالهای سال بود که بسیاری از شاگردانم که میخواستند با جنبههای تاریک وجود خود روبه رو شوند و من سالها به آنها مشاوره میدادم از من یک سوال تکراری را میپرسیدند. باید برای هر نسل راهی تازه پیدا کنیم تا بتوانیم این مبحث را به طریقی مثبت یا منفی، مورد بررسی قرار دهیم. نیمهی تاریک وجود لزوماً بار منفی ندارد بلکه شامل مواردی است که ضمیر خودآگاه ما از آن خبر ندارد.» ”