
تهوعنویسنده: ژان پل سارتر
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب تهوع، رمانی فلسفی از ژان پل سارتر است که به عقیدهی خودش بهترین اثر او به شمار میرود. این کتاب داستان مورخ جوانی به نام آنتوان روکانتن را روایت میکند که از افسردگی و انزوا رنج میبرد و هیچ پیوندی با افراد خانواده ندارد.
آنتوان، شخصیت اصلی داستان تهوع (Nausea) هیچ دوستی ندارد و ارتباط او تنها به دانشاندوز؛ فردی که در کتابخانه ملاقات میکند و خانم صاحب کافهای که آنتوان معمولا به آنجا سر میزند، خلاصه میشود. علاوه بر اینها او با خاطراتی از معشوقهی سابقش که به صورت آنی تداعی میشوند زندگی میکند. وی پس از مدتی متوجه میشود «اشیاء بیجان» و «موقعیتهای خاص» بر درک او از خود و آزادی فکری و معنویش تأثیر میگذارند و احساسی مانند تهوع در سراسر وجودش برمیانگیزند.
او بعدا درمییابد موسیقی و ادبیات این تهوع را تسکین میدهند و به دنبال جاودانه شدن یا به عبارتی دیگر ارزشمند ساختن موجودیت خود و زندگیش، خود را وقف نویسندگی میکند. آنتوان همچنین با تغییرات پیوستهی وجود خود در جنگ است او باورش نمیشود که همان فرد دیروزی باشد. مشکل روکانتن یک افسردگی ساده یا یک بیماری روانی نیست، هر چند انزجار او از نیروهای وجودی و کشمکشهای او با معنای زندگی او را به این مرز میرساند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب صوتی درد عشق دربرگیرندهی توصیههای کارآمدی است که از جهانبینی بودایی الهام گرفته شده و میتوان از آنها برای کنار آمدن با جداییهای عاشقانه و سایر تجربههای عاطفی دردناک استفاده کرد. بودیسم پیرامون رنج حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و چه رنجی بیشتر از جدا شدن از کسانی که دوستشان داریم؟ لودرو رینزلر این جدایی را الزاماً پایان یک رابطهی عاطفی قلمداد نمیکند. بلکه معتقد است شکست عاطفی میتواند سوگ عظیمی باشد که بر اثر مرگ عزیزان بر فرد عارض میشود. اندوه و رنجی که گاهی گمان میکنیم هیچ مرهمی ندارد و هرگز پایان نخواهد یافت. اما لودرو رینزلر برای کسانی که از دلشکستگی رنج میبرند خبرهای بسیار خوبی دارد: آموزههای 2500 سالهی بودا، پادزهری قطعی برای دردهای عاطفی است. و حسن این پادزهر در این است که لازم نیست شما بودایی باشید، تا این رهنمودها برای شما کار کند! ”