نگاهی اجمالی به کتاب“ کلاریسا پینکولا استس در کتاب صوتی زنانی که با گرگها میدوند اسطورهها، افسانهها و داستانهای غنی فرهنگها و قبایل گوناگون را بازگو میکند تا زن امروزی از خلال شنیدن آنها ارتباط خود با نیای فراموششدهاش را احیا کند. اما این نیای فراموششده کیست؟ چرا فراموش شده است و چرا باید زن امروزی آن را دوباره مبعوث کند و رشتههای خود را با او از نو رج بزند؟
داستانهای اسطورهای و افسانههای نیاکان ما از دل انسانیترین غرایز بشر پدیدار شدند. زن در این افسانههای بدوی، چنانکه نمود آن را در الههها و شخصیتهای اسطورهای میبینیم، سرشتی مبتنی بر غریزه داشت و در هارمونی و نسبتی تنگاتنگ با طبیعت وحشی پیرامون خود قرار داشت. تصویر درخشانی که عنوان کتاب ترسیم میکند نیز اشاره به همین موضوع دارند. زنی که در میان گلهای از گرگها در پهنهی دشت میدود. با تنی عریان، گیسوانی رها و سرشتی سرکش و وحشی. درست مانند گرگها. در روزگاری که هنوز خبری از تمدن نیست. خدایان و ایزدبانوان بهجای شهریاران حکومت میکنند و انسان در ساحت اسطوره میزیَد، و نه ساحت اندیشه. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این شماره کتاب شنبه روایت و داستان زندگی شش نویسنده است که برای داشتن شغل تماموقتِ نویسندگی، بیپولی و سرگشتگی فراوانی را تحمل کردند. درباره ماجراجوییهای عجیبی که از سر گذراندند حرف میزنیم و بخشهایی از نوشتههایشان را مرور میکنیم. به سیاق هر شماره همراه هم یادداشت و داستان کوتاه میشنویم که روایت داستانی این ماه را حسین پاکدل نوشته و درباره مسیری خاطرهانگیز است که او را با جادوی کلمهها پیوند داده.
ادبیات خانهای برای آرام گرفتن و لذتی بیپایان است. همراه روایتهای این شماره کتاب شنبه باشید. ”