نگاهی اجمالی به کتاب“ نمیتوانی روز مرا خراب کنی، کتابی روان شناختی- آموزشی است که با روایت داستان هایی از زندگی روزمره یاد می دهد نگذارید هیچ کس یا هیچ چیز روزتان را خراب کند. این کتاب پنجاه و دو فصل و هر فصل سه بخش دارد. بخش اول به شما هشدار می دهد که مثلا فلان اتفاق می تواند روزتان را خراب کند. در بخش دوم تمرین هایی برای روبرو شدن با آن شرایط می دهد و در نهایت در بخش سوم یاد می دهد چطور با دیدگاهی تازه به آن مسئله بنگرید. شما می توانید با به کارگیری راهکارهای این کتاب در برابر همه آدم های اطرافتان یا اتفاقاتی که می توانند از هر راه ممکن روزتان را خراب کنند، بایستید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده در این کتاب داستان تکاندهنده زندگی پدرش را بیان میکند و به نحوی از او به مثابه انسانی سخن میگوید که نیروی زندگی و هوشیاریاش را به واسطه ابتلا به بیماری آلزایمر از دست نداده است. «گایگر» همراه با نقل داستان این زندگی پر فراز و نشیب، دوران کودکی خود را از نو کشف میکند. بار دیگر رابطهاش با پدرش دوستانه میشود. میکوشد جملات خاص او را درک کند و متوجه میشود پدرش هنوز صفات چندی را داراست: گیرایی، اعتماد به نفس، شوخطبعی، آن هم با وجود درگیری با فقدانی جبرانناپذیر.
کتاب پادشاهی پیر در تبعید کتابی است روشن، زنده و گاه به گاه هم خنده آور: «وقتی شش سالم بود پدربزرگ دیگر مرا نمیشناخت. خانه او پایین خانه ما بود. گاهی وقتی من برای رفتن به مدرسه از باغ میوه او میانبر میزدم، پشت سرم چوب پرتاب میکرد که به چه اجازهای از باغ من رد میشوی. گاهی هم برعکس، از دیدنم خوشحال میشد، به طرفم میآمد. پدربزرگ درگذشت و من این ماجراها را فراموش کردم تا اینکه بیماری پدرم آغاز شد.»
«آرنو گایگر» متولد سال 1968 در حال حاضر در وین زندگی میکند. تا به حال جوایز بسیاری به او تعلق گرفته است. از جمله جایزه کتاب سال در آلمان. ”