نگاهی اجمالی به کتاب“ فوتبال درباره خیلی چیزهاست، چیزهای پیچیده، متناقض و متعارض بسیار: حافظه، تاریخ، مکان، طبقه اجتماعی، جنسیت با تمامی تنوع پُرمسئلهاش، هویت خانوادگی، هویت قبیلهای، هویت ملی، ماهیت گروهها، همگروه بازیکنان و همگروه طرفداران و ... .
در این کتاب سایمون کریچلی با تکیه بر مطالعات حرفهایاش در فلسف? قارهای و مشاهدات و تجربیات شخصیاش از مربیان فوتبال، بازیکنان و طرفداران نشان میدهد که چرا فوتبال محبوبترین ورزش این کر? خاکی است.
او تحت عنوان «سوسیالیسم»، فوتبال را به سیاست گره زده و به قول خود به «بوطیقای فوتبال» میپردازد. او مینویسد «آنچه در یک تیم سازمانیافته رخ میدهد، دیالکتیک بیوقفهای است بین فعالیت جمعی و مشترک گروه و فعالیتهای حمایتگرانه و تکمیلی بازیکنانی که وجودشان تنها به واسط? تیم معنی مییابد.»
عمق و گستر? دانش کریچلی شگفتآور است. روایت او را شخصیتهایی چون زینالدین زیدان، مارتین هایدگر فیلسوف و یورگن کلوپ مربی لیورپول پیش میبرند.
تفکرات دقیق فلسفی کریچلی به خوانندگان کمک میکند که دوباره دربار? رابطهشان با فوتبال فکر کنند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب پیشتر با نام «ماندن در وضعیت آخر» ترجمه و منتشر شدهاست. آیا زندگی شما پشت سر هم به چیزی دلتنگ کننده بدل میشود؟ آیا هفته شما به شکلی پیش میرود که با توصیف زیر سازگار است: "هر روز صبح از خواب بیدار شدن و احساس خوبی درباره آن داشتن و دریافت نوازشهای آشنایی که تازههای روز مانند قطرات آب به سر و روی تو میپاشد و همچنین آگاهی از این که حساب بانکی ات خالی نیست و این که سردرد نداری. روز اول، عالیست! روز دوم، بله این هم عالیست! روز سوم، خوب شکایتی ندارم. روز چهارم، حرفی برای گفتن ندارم. روز پنجم، خمیازه. خدا را شکر جمعه هم از راه رسید. شب روز پنجم، افراط در نوشیدن. روز ششم، هولناک است و سرم دارد میترکد. روز هفتم، استراحت و بازیابی سلامتی." آیا این همه آن چیزیست که هست، هفتهای اندکی مصیبت بار بعد از یک هفته دلتنگ کننده دیگر، روزنامه صبحی که دور انداخته شده، فنجان شخصی قهوه که دیگری آن را برداشته و استفاده میکند، ناخنی که ریشه کرده و اذیت میکند، گلگیر اتومبیل داغان شده و "اگر امشب باران بیاید افتضاح میشود". خوب که چی؟ با توجه به این واقعیت که زندگی ما چقدر کوتاه است، برخی از ترسهایمان به نظر بسیار احمقانه و سادهلوحانه میرسند. چرا باید تمام مدت نگران این باشیم که چه وقت میتوانیم بیشتر اوقات اعتماد به نفس داشته باشیم؟ ”