بهمن فرزانه

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - چشم‌های سگ آبی رنگ - ماه آوا
  • کتاب صوتی - برای سخنرانی نیامده‌ام - ماه آوا
  • کتاب صوتی - ایزابلا در تماشای باران در ماکاندو - ماه آوا
  • کتاب صوتی - راز جنگل پیر - ماه آوا
  • کتاب صوتی - گنج - ماه آوا
  • کتاب صوتی - داستانی مرموز - ماه آوا
  • کتاب صوتی - خاکستر - ماه آوا
  • کتاب صوتی - راه خطا - ماه آوا
  • کتاب صوتی - حریق در باغ زیتون - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

بر دیوار کافهنویسنده: احمدرضا احمدیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان از زبان مردی روایت می‌شود که سال‌های جوانی را در پاریس به تحصیل در رشته‌ی سینما گذرانده است. او برای ما چگونگی ساخته شدن فیلمی را نقل می‌کند که از بیست اپیزود تشکیل شده است، ماجرای این بیست اپیزود همگی مستند و برگرفته از یادداشت‌های کوتاهی است که راوی داستان، آنها را بر دیوار کافه‌ای در پاریس دیده و یادداشت کرده است و سپس به سراغ تک تک افرادی رفته که آن یادداشت‌ها را نوشته‌اند و از آنان می‌خواهد در مقابل دوربین او داستان زندگی‌شان را تعریف کنند. قلم خیال پرداز و شاعرانه احمدرضا احمدی این داستان‌ها و صاحبانشان را برای همیشه در ذهن و روحمان ثبت می‌کند. ”

کلاغی که با خدا حرف زدنویسنده: کریستوفر فاسترRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ شب به زودی سراسر جنگل را فرا گرفت. قورباغه‌های برکه آواز جمعی خود را شروع کردند. چند زاغچه مدت کوتاهی روی درخت مجاور با هم مشاجره کردند. جغدی در فاصله‌ای دوردست می‌خواند. از دور صدای گرگ می‌آمد. آخرین فکر سام، وقتی به خواب فرو می‌رفت، این بود که هنوز برای جوجه‌هایشان اسم انتخاب نکرده‌اند. با خود گفت: «باید فردا صبح در این باره صحبت کنیم.» پلک‌های سام به آرامی بسته شدند و او کلاغ‌وار تبسم کرد، همان لحظه اسمی از خاطرش گذاشت؛ اسمی برای آن جوجه‌ای که باعث افکار گوناگون، پیش‌بینی و هیجان او شده بود. جآشوا. او را جآشوا می‌خواندند، و این نام پدربزرگ سام و همسر اسمرالدا بود. جآشوا نام خوبی برای قهرمان بود، مگر نه؟ ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools