نگاهی اجمالی به کتاب“ در قرن بیستم ، دموکراسی های اروپا به ورطه فاشیسم و نازیسم و کمونیسم سقوط کردند. تاریخ اروپای قرن بیستم نشان می دهد که جوامع ممکن است از هم بپاشند، دموکراسی ها ممکن است سرنگون شوند، نظام های اخلاقی ممکن است فرو بریزند، و انسان های عادی ممکن است خود را در موقعیت هایی غیرقابل تصور بیابند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”