نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان هولناک طلوع هورد با سارگراس آغاز میشود، یکی از تایتانهای قدرتمند جهان وارکرفت و خالق لژیون سوزان که سرزمینهای بسیاری را با دیوانگیاش به آتش کشید. کتاب صوتی وارکرفت: طلوع هورد از کریستی گلدن با دیدار او و سه رهبر نژاد اِرِدار آغاز میشود. وِلِن، کیل جیدن و آرکیماند در کنار هم بر سیارهی آرگوس حکمرانی میکردند و مردمشان از قدرتی وصفناپذیر برخوردار بودند. درواقع همین تواناییهای عظیم نژاد آنها بود که تایتانِ طمعکار را به آنجا کشاند چون باور داشت با کمک اِرِدارها میتواند سرانجام بر آزروث غلبه کند.
سارگراس به حاکمان آرگوس قدرت، خرد و بزرگی را پیشنهاد داد و در مقابل از آنها خواست به لژیون سوزان ملحق شوند. آرکیماند و کیل جیدن مفتون تصویری شدند که او از آینده برایشان مجسم کرده بود اما وِلِن در مکاشفهای به دروغ تایتان پی برد. این رهبر محتاط نمیتوانست نیت نیک سارگراس را باور کند و رویای خود را با دوستان قدیمیاش درمیان گذاشت، که البته بیفایده بود. در نهایت وِلِن با کمک نیرویی بیگانه اما خیرخواه موفق شد با همراهی تعدادی از اِرِدار پاکسرشت از آرگوس فرار کند. رفتن او درد و خشم آتشینی را در وجود کیل جیدن برپا کرد و رهبر جسور با یاری گرفتن از سارگراس، راهی سفری طولانی برای تعقیب دوست قدیمیاش شد... . ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ «هری مورگان» پیرمرد سادهدلی است که سالها ناخدا بوده و به ماهیگیری میپرداخته اما پس از برخورد با یک گردشگر ثروتمند زندگیاش زیرورو میشود. داستان از این قرار است که هری قایق خود را به مدت سه هفته در اختیار گردشگر میگذارد تا او نیز پس از استفاده از قایق مبلغی را بهعنوان کرایه به هری بپردازد اما برخلاف انتظار، گردشگر پولی به او پرداخت نمیکند و اعتراض هری هم بینتیجه میماند. این ناخدای کهنهکار که به هر قیمتی شده باید از پس مخارج زندگی بربیاید، تصمیم میگیرد به کارهای غیرقانونی مانند قاچاق انسان، الکل و یا فراری دادن مارکسیستها روی بیاورد. اینجاست که مخاطب از خود میپرسد: آیا انسانیت برای همیشه در مقابل نیازهای مادی رنگ باخته یا هری بار دیگر ارزش انسان بودن را در قبال پول و ثروت ثابت خواهد کرد؟
کتاب صوتی داشتن و نداشتن نخستین رمانی نیست که ارنست همینگوی، نویسندهی برندهی جایزهی نوبل، در آن از ارزشهای انسانی برایتان میگوید. این نویسنده گاه در رمانی مانند «پیرمرد و دریا» زبان به ستایش ارادهی پایانناپذیر آدمی میگشاید و گاهی هم در داستانی مانند کتاب پیشرو، مرثیهای برای ارزشهای ازدسترفته میخواند. ”