نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو راوی داستان جوانی است که از 16 سالگی در شهر کار می کند. او تعمیرکار لوازم خانگی است و با درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ دوم جهانی، درآمد خوبی دارد. کل داستان مربوط به یک روز ابتدای هفته (دوشنبه) است؛ روزی تمام ناشدنی که در انتهای داستان هنوز چند ساعتی از آن باقی است! صبح روز دوشنبه تلگرامی از پدرش میرسد که هدویگ دختر مدیر مدرسه (همکار پدر) برای ادامه تحصیل به شهر میآید و فندریش میبایست به ایستگاه راه آهن برود و او را با رعایت ادب به آپارتمانی که قبلن برای او اجاره کردهاست برساند. او با کمی نارضایتی تن به این کار میدهد اما مواجهه او با هدویگ تاثیر عجیبی روی او میگذارد به نحوی که…. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلز اگستوس میلورتون مردی شریر و فرصت طلب است که با بدست آوردن مدارک شخصی افراد ثروتمند از نقاط ضعف آنها دست به اخاذی میزند. بر همین اساس او زندگی افراد بسیاری را به تباهی کشاندهاست. هولمز با توجه به شناخت و نفرتی که از این شخص دارد و بنا به تقاضای لیدی برکول درگیر پرونده اخاذی میلورتون از او میشود. ”