نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب بادبادک باز روایتی از دسامبر 2001 تا مارس 2001 را به مخاطب نشان میدهد. در تمام قسمت های کتاب با روایتی صمیمی و دوستانه مواجه خواهیم بود و مخاطب به سرعت میتوان با برخی قسمت های کتاب همزاد پنداری کند. در ابتدای داستان، امیر شخصیت اصلی داستان که از یک خانواده مرفه و پولدار است از خاطرات 12 سالگیاش میگوید و صحبت کردن او در مورد گذشته ای که راه خود را با چنگ و دندان باز میکند مخاطب را برای شنیدن داستانی که شاید به همین سادگی نتوان از آن عبور کرد آماده میکند.
این داستان چهره غمگین کشور افغانستان را در زمان سقوطش نشان میدهد. زمانی که سیاست افعانستان با تحولات عجیبی رو به رو میشود و زندگی مردم را به طور کل تغییر میدهد. داستان در عین حال که چهره مردم را در این تغییرات سیاسی نشان می دهد بیشتر متمرکز بر زندگی دو دوست به نامهای امیر و حسن است که در عین حال که با هم بزرگ شده اند و حتی از یک پستان شیر خورده اند تفاوت های چشمگیری در سبک زندگی دارند. امیر از خانواده ای ارباب زاده و پولدار و حسن از خانواده ای رنج کشیده و کم توان به عنوان خدمتکار در خانه امیر و خانوادهاش مشغول است. حکایت دوستی حسن و امیر به خوبی می تواند اختلاف طبقاتی در افغانستان را برای مخاطب به تصویر بکشد، اما این تمام داستان نیست؛ چرا که هدف این رمان 400 صفحهای تنها به این دوستی خلاصه نمیشود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب یکی از بهترینها در نوع خود است. بدونشک تاکنون کتابهای بسیاری در زمینهی موفقیت در کار، کسب درآمد بالا، ثروت و خوشبختی در بیست دقیقه را دیده یا مطالعه کردهاید! واقعیت این است که روشهای متفاوت دستیابی به موفقیت در عرصههای مختلف زندگی ازسوی بزرگان و روانشناسان مطرح میشود، اما حرف آخر را خود فرد، اراده، نیازهای ناخودآگاه، افکار و علایق او میزند. از اینرو نمیتوان بهراحتی نسخهای ارایه داد که بتواند زندگی هر کسی را با هر شرایطی متحول کند… این کتاب تا حدود زیادی توانسته است در تهیهی این نسخه، با موفقیت عمل کند. بیتردید مقایسهی موقعیت اقتصادی کشورها با یکدیگر، معقول بهنظر نمیرسد، اما اصول و روشهایی وجود دارند که در هر شرایط اقتصادی میتوانند نتیجهبخش باشند. توصیههای این کتاب این ترفندها را در اختیارتان قرار میدهد. ”