هرگز هرگز

کتاب صوتی

کتاب صوتی هرگز هرگز

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده کالین هوور

نام اصلی: Never Never

ناشر: نشر آذرباد

سال چاپ: 1398

شابک:

دسته بندی: داستان بلند/ رمان

خلاصه:

چارلیز واین‌وود و سیلاس نش، از زمانی که یاد گرفتند راه بروند، بهترین دوست هم بودند. از سن چهارده‌سالگی عاشق هم شدند. امااز امروز صبح... کاملاً با یکدیگر غریبه هستند. اولین خاطرات‌شان، اولین دعوایشان و اولین لحظه‌ای که عاشق یکدیگر شدند... همه‌چیز را فراموش کرده‌اند. چارلیز و سیلاس باید باهم پرده از اتفاقی که برایشان افتاده است بردارند و دلیلش را بفهمند؛ اما هرچه بیشتر پیش می‌روند و بیشتر در مورد خوشان می‌فهمند... بیشتر برایشان این سؤال پیش می‌آید که چرا از همان ابتدا، رابطه‌شان را باهم شروع کردند؟ چارلی هرکاری می‌کند تا فراموش کند و سیلاس هرکاری می‌کند تا به‌یاد آورد...

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار فروغ بهرامی
صدابردار کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 9 ساعت و 45 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیستنویسنده: ارنست همینگویRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست، اولین رمان مهم همینگوی، نویسنده - خبرنگار، روایت آس‌وپاس‌هایی از فرانسه تا اسپانیاست. دوستان همیشه مست و عاشق و جلای‌وطن‌کرده که به قول خودش "نسل گم شده"اند و از آمریکا به پاریس بی‌کران دهه‌ی بیست آمده‌اند و از آنجا عزم اسپانیا می‌کنند تا مسابقه‌ی گاوبازی را از نزدیک ببینند. نمی‌دانم درطول داستان چقدر مشروب می‌خورند، چندبار عاشق می‌شوند و چقدر دعوا می‎کنند، می‌دانم خیلی. جیک، قهرمان داستان، خبرنگار مقیم پاریس، سترون از جنگی نامعلوم و عاشق بِرت است. زنی که در طول جنگ از او پرستاری کرده و عشق دیرینه‌اش به جیک، سکوتی کش‌دار است. رابرت کُن، دوست جیک و برت، در جهان ویران داستان نه لب به مشروب می‌زند نه دل به دریا. او جهان صاف و پوست‌کنده خود را دارد، بدون درد، جنگ و آگاهی. ارنست همینگوی در سطح بیرونی رمان داستان‌گوی زمانه‌ا‌ی است که فرانسوی‌ها به آن "عصر طلایی" می‌گویند، عصری که خون "نشیطِ زنده‌ی بیدار" و علم به عالم، آدمی را به سرحدات ابرانسان رسانده بود. اما در سطحی دیگر او راوی غمی مانا در شادترین لحظات رمان است. زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست درکنار نثر روان، وقایع‌نگاری دقیق، توضیحات بی‌کم‌و‌کاست مراسم و مناسک گاوبازی، و ماهی‌گیری، راوی دردی‌ست که مرده‌ریگ جنگ است. زیر آفتاب جنگ هیچ چیز تازه نیست. این رمان به سرعت الگوی دانشجویان دختر و پسر آمریکایی شد. آن‌ها سعی می‌کردند به شیوه‌ی جیک بارنز، قهرمان داستان که در واقع چهره‌ی همینگوی بود، با لحنی خشن، شکیبا و موجز حرف بزنند. این کتاب از جمله آثار پرفروش همینگوی است که یک فیلم سینمایی هم براساس آن ساخته شده است. نویسنده‌ی زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست برنده‌ی جایزه‌ی ادبی نوبل و پولیتزر، نویسنده‌ای تجربه‌گرا بود که در طول زندگی به استقبال مرگ رفت. زخم‌های زیادی که همینگوی در زمان حضورش در جنگ برداشت، بر تن داستان‌هایش نیز حک شده‌اند. ”

دال دوست داشتننویسنده: حسین وحدانیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ حسین وحدانی در پی علاقه و پیگیری مخاطبان تصمیم گرفت این نوشته‌ها را در قالب کتاب منتشر کند تا افراد بیشتری بتوانند به این سبک از روایت‌های عاشقانه دسترسی داشته باشند. حسین وحدانی در این رابطه می‌گوید: «دیدم که انگار آدم‌هایی هستند که با خواندن این کلمات، حال بهتری پیدا می‌کنند. این را خودشان گفتند؛ در نامه‌ها و پیغام‌های‌شان. و گفتند که لحظه‌هایی بر آن‌ها گذاشته است که این کلمات به کمک‌شان آمده‌اند. و برایم نوشتند که گاهی با خواندن این کلمات، راحت‌تر نفس کشیده‌اند، راحت‌تر لبخند زده‌اند، راحت‌تر اشک ریخته‌اند، راحت‌تر خوابیده‌اند، راحت‌تر دوست داشته‌اند و راحت‌تر دوست داشته‌شده‌اند. و دیدم که زحمت بازنوشتن و آماده کردن یک کتاب، در برابر این همه، هیچ است.» در بخشی از کتاب دال دوست داشتن می‌خوانیم وقتی از بخشش حرف می‌زنیم، از چی حرف می‌زنیم؟ آیا هر جور بخشیدنی فضیلت است؟ آیا هر خطایی را می‌شود بخشید؟ من جعبه‌ای از میوه‌های تازه و سالم را در نظر می‌گیرم که ناگهان درمی‌یابیم یکی‌شان فاسد شده و گندیده است. شاید دورش بیندازیم، شاید هم نگهش داریم و شاید حتی بخوریمش. این انتخاب ماست؛ از سر اجبار یا اختیار. اما آیا می‌توانیم فاسد بودنش را انکار کنیم؟ آیا می‌شود بگوییم «این جعبه‌ میوه‌ی فاسدی ندارد» و خیال کنیم از مفهوم میوه‌ی سالم قلب ماهیت نکرده‌ایم؟ به یک اتومبیل فکر کنیم، وقتی ملتفت می‌شویم موتور آن به کل خراب است. می‌توانیم موتور را عوض نکنیم و منتظر باشیم یک روز در راه از کار بیفتد. یا می‌توانیم عوضش کنیم و با این کار هویت اتومبیل را به کلی تغییر دهیم: این اتومبیل دیگری هست. اما نمی‌توانیم خرابی موتور را نادیده بگیریم و بر او «ببخشیم». این جا مفهوم بخشش بی‌معناست. فقط یک شعار بزک کرده و خوش آب و رنگ و البته فاقد ارزش است، چون این جا «بخشیدن، ماهیت آن چه را می‌خواهیم ببخشیم، تغییر می‌دهد». بله، بخشش فضیلت است و نشان از بزرگواری و مهربانی دارد؛ انگار. اما گاهی بخشیدن محبوب، امضای حکم پایان اوست. تبدیل کردن اوست به موجودی که بود و نبودش فرقی ندارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools