نگاهی اجمالی به کتاب“ زیگ زیگلار در این کتاب بیش از 100 بستهی موفقیت برای متقاعدسازی در انواع مختلف ارائه میدهد و پاسخهای راهگشایی برای 700 سؤال در این زمینه مطرح میکند؛ پرسشهایی که چشمان شما را به روی احتمالات جدیدی که ممکن است تا کنون نادیده گرفته باشید باز خواهد کرد. این کتاب شامل هفت بخش است و هر بخش چندین فصل را در بر میگیرد. زیگلار در بخش اول کتاب به جنبهی روانشناسی پروسهی فروش میپردازد و مفهوم اعتبار نزد مشتری را در فصلی جداگانه بررسی میکند. در بخش دوم با عنوان «قلب حرفهی فروش» به سراغ نگرشهای ذهنی مختلف دربارهی خرید و فروش میرود. او در این قسمت نگرش شما نسبت به خودتان، نسبت به دیگران و نسبت به حرفهی فروش را واکاوی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب پرونده بالتیمور برای نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. کتاب پرونده بالتیمور ادامهی کتاب «پروندهی هری کبر» است. در این کتاب مارکوس گلدمن، رماننویس جوان بعد از حدود پنجاه سال با داستانی متفاوت برگشته است. او اکنون عاشق شده است و مشغول نوشتن سومین رمانش است. گلدمن در کتاب پروندهی بالتیمور غرق در خاطرات کودکی عشق زندگیاش میشود و داستان گروه پسرانی را شرح میدهد که بر اثر یک اتفاق، ناگهان زندگیشان غرق در دروغ و حسادت و خیانت به هم میریزد.
یکی از نکات جذابی که ژوئل دیکر در نگارش کتاب پرونده بالتیمور رعایت کرده است، تکه تکه و شکسته نوشتن داستان است. این سبک نگارش در کتابهای معمایی بسیار رایج است و به رمزآلودتر شدن داستان کمک میکند؛ عدم پیروی از یک خط زمانی ثابت ذهن خوانندگان را گیج میکند و به جذابیت کتاب میافزاید. استفاده از این فرآیند در کتابهای «فاکنر» بسیار مشهود است. البته عدم پیروی از خط زمانی در داستان را نباید با جریان سیال ذهن اشتباه گرفت. در سبک نوشتاری جریان سیال ذهن، نویسنده خواننده را در یک لحظه در چند مکان قرار میدهد، در حالیکه در کتاب پروندهی بالتیمور، ژوئل دیکتر تنها بازههای زمانی مختلف را بدون هیچ ترتیبی روایت میکند. ”