سامانتا داونینگ

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - همسر دوست داشتنی من - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

ابرابلهنویسنده: ارلند لوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ نویسنده با لحنی موجز و صمیمی به مسائل هستی‌شناسانه پرداخته و با نگاهی ساده به روایت مسائل پیچیده‌ای رفته که حرف زدن راجع به آن خود الفبای خاصی را می‌طلبد. جهانی که نویسنده ترسیم کرده دچار چنان سکوتی است که در تمام نقاط داستان مشهود و قابل لمس است. البته این سکوت تا انتهای داستان حاکم است یعنی تا آنجا که شخصیت داستان به امریکا سفر می‌کند. بعد از رفتن او به نیویورک فضای داستان رنگ و بوی دیگری گرفته و به گونه‌ای شلوغ و بی‌بند و بار به چشم می‌آید. خلوت بودن فضای داستان بیش از هر چیز بر تنهایی قهرمان داستان تاکید دارد. مهمترین شاخصه «ابر ابله» تنهایی آن است. تا آنجا که به نظر می‌رسد در جهانی که پیش رویمان قرار دارد او تنها جنبنده آن است. اما «ابر ابله» برای فرار از تنهایی و انزوایش به اشیا پناه می‌برد و خود را با آنها می‌شناسد. روایت داستان اول شخص است و قصه اصلی روی مرز باریکی بین شرح حال و داستان حرکت می‌کند. «ابر ابله» ما را به یاد دو شخصیت مهم در تاریخ رمان می‌اندازد که هر کدام به شکلی دردناک استعاره‌ای از انسان قرن بیستم بودند. ”

گورستان پراگنویسنده: اومبرتو اکوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب «گورستان پراگ» نوشته امبرتواکو(2016-1932)، فیلسوف، نشانه شناس، منتقد ادبی و رمان نویس ایتالیایی است. شهرت اکو در جهان به رمان‌‌نویسی برمی‌گردد، هم ‌چنین از او بیش از 40 کتاب علمی و مقاله به جای مانده است، که به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و مخاطبان بسیاری در جهان دارد. از آثار برجسته او می‌توان به «آونگ فوکو»، «نام گل سرخ»، «آنک نام گل» اشاره کرد. کتاب «گورستان پراگ» ششمین رمان اکوست، که فضایی تاریخی دارد، زمان اتفاقات آن در قرن نوزدهم می‌گذرد و داستان در شهرهای تورین و پالرمو در ایتالیا جریان دارد. این رمان سرگذشت چندین شخصیت مختلف را روایت می‌کند. زمان در این رمان بسیار طولانی است و «اکو» برای بیان طولانی بودن آن از زبانی مناسب بهره برده است. موضوع این کتاب درباره فردی است که با سازمان‌های اطلاعاتی اروپا قرارداد بسته تا در ماجراهایی که توسعه اروپا را تحت تاثیر قرار می‌دهند، شرکت داشته باشد. نکته قابل‌توجه درباره این کتاب این است که تمام شخصیت‌های کتاب، واقعا وجود داشته‌اند و رمان در بستری واقعی روایت می‌شود. در بخشی از کتاب «گورستان پراگ» می‌خوانیم: همان‌طور که اینجا نشسته‌ام تا بنویسم، احساس نوعی شرمندگی دارم، انگار دارم روحم را به فرمان، نه ، به خاطر خدا، بگذارید بگوییم به توصیه‌ی یهودی‌ای آلمانی ( یا اتریشی، هر چند همه مثل هم‌اند) عریان می‌کنم. من کی‌ام؟ شاید بهتر باشد، به جای کارهایی که در زندگی انجام داده‌ام، از من دربار شور و شوق‌هایم بپرسید، عاشق چه کسی هستم؟ کسی که به ذهنم نمی‌رسد. می‌دانم که عاشق غذای خوب‌ام. فقط نام توردارژان کافی است نا سرتاپا بلرزم. این عشق است؟ از چه کسی بیزارم؟ می‌توانم بگویم یهودیان، اما این‌که چنین مطیع به پیشنهاد آن دکتر اتریشی(یا آلمانی) تن داده‌ام نشان می‌دهد که چیزی علیه یهودیان لعنتی ندارم». ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools