نگاهی اجمالی به کتاب“ تمام اسکناسهایی که بانکهای مرکزی سرتاسر دنیا چاپ میکنند، ارزهای فیات یا بیپشتوانه خطاب میشوند، بیپشتوانه به این معنا که ارزش این اسکناسها ذاتی نیست و تنها مطیع دستورات یا قوانین دولتی است. برای اینکه یک ارز سرمایهای خوب محسوب شود، باید اطمینان یافت که با آن پول میتوان فردا، هفته آینده، ماه آینده و سال آینده کموبیش خدمات یا کالاهای مشابه را خرید. به بیانی دیگر، امروز مردم تمایل ندارند اسکناسهایشان را زیر تشکهایشان مخفی کنند، زیرا میدانند پول نقد ذخیره ارزش خوبی نیست و اگر هم این کار را میکردند، طولی نمیکشید که متوجه میشدند قدرت خرید آن پول کاهش یافته و یا حتی بدتر، اسکناسها از گردش خارج شده و دیگر موردپذیرش نیستند.
در نقطه مقابل ارزهای بیپشتوانه بیتکوینی وجود دارد که هیچ نهاد مرکزی و متمرکزی در ایجاد آن دخیل نبوده است و توسط یک شبکه و با یک نرخ ثابت و قابلپیشبینی استخراج میشود و به همین دلیل خاصیت ضدتورمی دارد. بیتکوین بهعنوان یک سرمایهگذاری هدفمند، عملکرد شگفتانگیزی از خود بهجای گذاشته است. هر چیزی که با قیمت صفر شروع شده باشد و اکنون قیمت آن صفر نباشد، یک چیز ارزشمند است. بیتکوین سال 2009 با قیمت صفر کارش را آغاز کرد و اکنون بعد از گذشت کمی بیش از ده سال، دهها هزار دلار ارزش دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ «خیلی بیشتر از آنچه احتمالاً میدانید، تجربههایتان، دنیایتان و حتی خود شما را چیزهایی میسازند که به آنها توجه میکنید.» این جمله از وینفیرد گالاگر اولین سطر کتاب مقابل شماست. کتاب صوتی زیاد فکر نکنید با تمرکز بر جملهای که خواندید آداب مدیریت افکار را آموزش میدهد. شاید ایدهی ان بوگل را تکراری بدانید، اما این نویسندهی محبوب کاملاً بر مطالب این حوزه مسلط است و توانسته با ظرافتی تحسینبرانگیز، به شما بیاموزد که از افتادن در دام تکرار بپرهیزد.
تقریباً همهی ما تجربهی غرق شدن در چرخهای بیپایان افکار را داشتهایم. ممکن است در انتظار جواب یک آزمون انتخابهای دیگرمان را بررسی کنیم یا وقت تصمیمگیری درباره مسئلهای مهم، در مقابل پیامدهای احتمالی فلج شویم. بهازای تکتک ما روشهای گوناگونی برای از پا درآمدن در مقابل هجوم افکار وجود دارد، اما همهی ما در یک نکته مشترکیم: هیچکس نمیخواهد تمام ساعات روز را به فکر کردن بگذراند. موضوعی که ذهنمان را به خود مشغول کرده هر چقدر مهم باشد، در یک نقطه ناگزیریم به اسب چموش اندیشه لگام بزنیم و آن را متوقف کنیم. ”