موهبت روان‌درمانگری

کتاب صوتی

کتاب صوتی موهبت روان‌درمانگری

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نامه سرگشاده‌ای به نسل امروز روان درمانگران و بیماران آن‌ها

نام اصلی: The Gift of Thherapy

ناشر: نشر ققنوس

سال چاپ: 1387

شابک:

978-622-7064-97-1

خلاصه:

این کتاب محصول کار یکی از متفکران بزرگ در زمینه روان‌درمانی است.مؤلف با سابقه 45 سال کار روان‌درمانگری به عنوان روانپزشک و نویسنده به جوایزی هم در هر دو حوزه دست یافته‌است. این کتاب راهنمایی بی نظیر برای درمان موفقیت‌آمیز به شمار می‌رود.
همچنین این کتاب در عین حال که برای بیماران و درمانگران مفید است برای همه ی
آن‌هایی که در جستجوی بهبود روابط خود با دیگران و درک بهتر خود هستند نیز قابل استفاده‌است.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس کیان شمس
انتخاب موسیقی کیان شمس
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: مرداد ماه 98

مدت زمان اثر: 9 ساعت

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ اثری پرفروش و قدرتمند درباره‌ی برخورد تصادفی دو زن که زنجیره‌ای خیره‌کننده از دروغ‌ها را آشکار کرد. کتاب اعترافات در ساعت 7:45 اثر لیزا آنگر داستان هم‌صحبتی دو غریبه را در قطار روایت می‌کند که به برملا کردن رازهای زندگی خود برای یکدیگر می‌پردازند. درباره کتاب اعترافات در ساعت 7:45: به راستی چه کسی می‌تواند محرم اسرار دیگری باشد؟ تا به حال به این فکر کرده‌ای که به دور خودت حصار بکشی و نه رازت را به کسی بگویی و نه سِر دیگران را درون خودت حمل کنی؟ زیرا که راز بین سه نفر تنها زمانی راز باقی می‌ماند که دو نفر آن‌ها مرده باشد... سلنا مورفی در وضعیت بدی به سر می‌برد. او به تازگی فهمیده ‌است همسرش با پرستار بچه‌شان رابطه دارد. او یک روز در قطار نشسته بود و از محل کار به خانه برمی‌گشت که در این میان خانمی شروع به صحبت با او کرد. زن پیش سلنا اعتراف کرد که با رئیسش رابطه دارد. سلنا نیز از ماجرای رابطه‌ی پنهانی همسر و پرستار با زن غریبه می‌گوید. با رسیدن به مقصد، او تصور کرد گفت‌وگو به پایان رسیده و آن‌ها دیگر هرگز با هم هم‌کلام نخواهند شد. ”

بینایینویسنده: ژوزه ساراماگوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان بینایی از یک روز باران در یک حوزه اخذ رای در پایتختی بی نام آغاز می شود. از شدت باران کسی بیرون نیامده و در حوزه پرنده پر نمی زند. بعدازظهر است و هنوز هیچ کس برای دادن رای به حوزه نیامده است. مسئولین حوزه با نگرانی به افراد خانواده و بستگان شان تلفن می زنند و از آنها می خواهند تنور انتخابات را گرم کنند، گویا کسی قصد رای دادن ندارد اما ساعت چهار به ناگاه حوزه اخذ رای شلوغ می شود. مردم مصمم و شتابان، می آیند و رای خود را به صندوق می ریزند. فردای آن روز شمارش آرا آغاز می گردد. نتیجه باورنکردنی نیست. بیشتر مردم رای سفید به داخل صندوق ریخته اند و احزاب تنها مقدار کمی از آرا را از آن خود کرده اند. هفتاد درصد آرا سفید است مردم با رای سفید شورش کرده اند. آیا این رای سفید با کوری ارتباطی دارد؟ ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools