جستارهایی درباره زن

کتاب صوتی

کتاب صوتی جستارهایی درباره زن

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر نیماژ

سال چاپ:

شابک:

دسته بندی: دیدگاه/ سیاسی

خلاصه:

مقالات سونتاگ اغلب در دهه‌ی 1970 و در دوران اوج فمینیسم موج دوم نوشته شده‌اند، اما امروزه‌روز به‌شکل قابل‌توجهی با چالش‌های معاصر ما پیوند دارند. گاه به‌شدت با مشغولیت‌های کنونی ما در حوزه‌ی زنان، جنسیت و فمینیسم همگام هستند و گاه به‌شدت در تضاد و تعارض با آن‌ها قرار دارند. امّا نکته‌ی قابل‌توجه اینجاست که ورای هم‌راستا بودن یا متعارض بودن ایده‌های سانتاگ با دغدغه‌های کنونی ما، نوشته‌هایی که در کتاب صوتی جستارهایی درباره‌ی زن گردآوری شده‌اند، می‌توانند منبعی قابل رجوع برای پژوهش‌ها و تأملات ما در این زمینه باشند. چرا که فارغ از ایده‌ی اصلی متون، جستارهای سوزان سانتاگ از اصالت و سنجیدگی بالایی برخوردارند.

چنان که تایمز می‌گوید، سوزان سانتاگ برای ارضای اشتهای روشنفکران به اندازه‌ی کافی غذای فکری در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. این تعبیر برای مجموعه جستارهای این کتاب نیز صدق می‌کند. این کتاب صوتی برای علاقه‌مندان حوزه‌ی زنان و مطالعات جنسیتی اثری ارزشمند و رضایت‌بخش به شمار می‌رود. «استاندارد دوگانه‌ی پیر شدن»، «جهان سوم زنان» و «زیبایی زن: منشأ ذلت یا منبع قدرت؟» عناوین جستارهایی هستند که در این کتاب می‌شنوید. چالش‌ها و تحقیرهایی که زنان با افزایش سن با آن‌ها مواجه می‌شوند، رابطه‌ی میان آزادی زنان و مبارزه‌ی طبقاتی و مسئله‌ی زیبایی و پیوند آن با جنسیت، مباحثی است که سوزان سانتاگ در کتاب صوتی جستارهای درباره‌ی زن آن‌ها را حلّاجی می‌کند.

بشنوید:

هنرمندان:

مدت زمان اثر: 3 ساعت و 28 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی زمستان در راه است زمستان در راه است

گری کاسپاروف

کتاب صوتی کالبدشکافی ترور کالبدشکافی ترور

اندرو سینکلر

کتاب صوتی جستارهایی درباره زن جستارهایی درباره زن

سوزان سانتاگ

کتاب صوتی توتالیتاریسم توتالیتاریسم

هانا آرنت

کتاب صوتی توهم آگاهی توهم آگاهی

فیلیپ فرنباخ

تازه‌های ماه‌آوا

خشم و هیاهونویسنده: ویلیام فاکنرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر، نویسنده‌ی آمریکایی و به اعتقاد اکثر منتقدان بهترین اثر اوست. این نویسنده در سال 1949 به خاطر سهم منحصربه‌فرد، قدرتمند و هنرمندانه‌اش در رمان مدرن آمریکایی برنده‎ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. فاکنر در کتاب خشم و هیاهو از زوال خانواده‌ی کامپسون می‌گوید. خانواده‌ای که چهار روز از زندگی‌اش از زبان چهار عضو آن روایت می‌شود. این روایت‌ها کاملاً متفاوت‌ اما مکمل یکدیگرند. راوی فصل اول بنجی است؛ فرد کندذهنی که ادراکش با دیگران متفاوت است و ماجراها را درهم و برهم نقل می‌کند. بیشتر هم از کدی دختر خانواده حرف می‌زند. راوی فصل دوم کونتین پسر بزرگ خانواده است. او بیشتر در ذهنیات و خاطراتش زندگی می‌کند؛ برای همین این فصل کمی حال و هوای شاعرانه دارد. راوی فصل سوم جیسون برادری سودجو و منفعت‌طلب است؛ حتی منفعتی که با مرگ دیگران نصیبش شود. و راوی فصل چهارم دیلسی است؛ کنیز سیاهپوست خانه که دانای کل هم هست. فهم این رمان شاید برای کسانی که در آغاز راه کتاب‌خوانی هستند، چندان ساده نباشد. شبیه پازلی پیچیده است که با پیدا شدن هر یک از تکه‌ها بخشی از واقعیت نمایان می‌شود. باید زمان گذاشت و سرنخ‌ها را به هم وصل کرد و منتظر نتیجه بود. کتاب خشم و هیاهو را صالح حسینی ترجمه کرده است. در بخشی از متن کتاب آمده است: «از میان نرده‌، لابلای گل پیچ‌پیچ، می‌دیدمشان که می‌زدند. رو به جایی که پرچم بود می‌آمدند و من از کنار نرده رفتم. لاستر کنار درخت گل توی سبزه‌ها را می‌کاوید. آن‌ها پرچم را بیرون آوردند، و آن‌ها داشتند می‌زدند. بعد پرچم را برگرداندند سر جایش و برگشتند به زمینِ بازی، و او زد و دیگری زد. بعد پیش رفتند، و من هم از کنار نرده رفتم. لاستر از درخت گل آمد و ما از کنار نرده رفتیم و آن‌ها ایستادند و ما ایستادیم و من، وقتی که لاستر توی سبزه‌ها را می‌کاوید، از لای نرده نگاه کردم. او زد «کدی، بگیرد.» آن‌ها از چمنزار گذشتند و دور شدند. من چسبیدم به نرده و دورشدنشان را تماشا کردم.» ”

خودتان را دوباره بسازیدنویسنده: استیو چندلرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ استیو چندلر در این کتاب به خوانندگان تأکید می‌کند که باید مالک زندگی خود باشید نه قربانی شرایط. بسیاری از ما در پیله‌ای از شخصیت زندگی می‌کنیم و گمان می‌کنیم نمی‌توانیم از آن خارج شویم. ما داستان‌هایی درباره شخصیتمان به خودمان می‌گوییم ولی در اعماق وجودمان می‌دانیم که ورای این شخصیت هستیم. با این حال بیشتر ما همه زندگی‌مان را درون شخصیت‌هایمان حبس می‌کنیم و هیچ‌وقت نمی‌دانیم که می‌توانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیت‌هایی هستیم که خودمان ایجادشان کرده‌ایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز می‌کنیم. مشکلات بسیار زیادی دور ما حلقه زده‌اند؛ تقریباً هیچ پرتوی نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر می‌رسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینی‌ام که هستم. افرادی که یاد می‌گیرند خودشان را دوباره بسازند دیگر قربانی نیستند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools