گلی ترقی

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - دو دنیا - ماه آوا
  • کتاب صوتی - خاطره‌های پراکنده - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

وارکرفت- طلوع هوردنویسنده: کریستی گلدنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان هولناک طلوع هورد با سارگراس آغاز می‌شود، یکی از تایتان‌های قدرتمند جهان وارکرفت و خالق لژیون سوزان که سرزمین‌های بسیاری را با دیوانگی‌اش به آتش کشید. کتاب صوتی وارکرفت: طلوع هورد از کریستی گلدن با دیدار او و سه رهبر نژاد اِرِدار آغاز می‌شود. وِلِن، کیل جیدن و آرکیماند در کنار هم بر سیاره‌ی آرگوس حکمرانی می‌کردند و مردمشان از قدرتی وصف‌ناپذیر برخوردار بودند. درواقع همین توانایی‌های عظیم نژاد آن‌ها بود که تایتانِ طمعکار را به آنجا کشاند چون باور داشت با کمک اِرِدارها می‌تواند سرانجام بر آزروث غلبه کند. سارگراس به حاکمان آرگوس قدرت، خرد و بزرگی را پیشنهاد داد و در مقابل از آن‌ها خواست به لژیون سوزان ملحق شوند. آرکیماند و کیل جیدن مفتون تصویری شدند که او از آینده برایشان مجسم کرده بود اما وِلِن در مکاشفه‌ای به دروغ تایتان پی برد. این رهبر محتاط نمی‌توانست نیت نیک سارگراس را باور کند و رویای خود را با دوستان قدیمی‌اش درمیان گذاشت، که البته بی‌فایده بود. در نهایت وِلِن با کمک نیرویی بیگانه اما خیرخواه موفق شد با همراهی تعدادی از اِرِدار پاک‌سرشت از آرگوس فرار کند. رفتن او درد و خشم آتشینی را در وجود کیل جیدن برپا کرد و رهبر جسور با یاری گرفتن از سارگراس، راهی سفری طولانی برای تعقیب دوست قدیمی‌اش شد... . ”

راز پرونده مختومهنویسنده: آگاتا کریستیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در این رمان صوتی، پوارو را می‌بینیم که چون خونسردانه و با خشن‌ترین و بی‌رحم‌ترین تبهکاران و جنایتکاران دست‌وپنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور و مطمئن می‌شود. او در مقایسه با بسیاری از مردان تنومند، قوی و ورزیده‌دل، جرئت بیش‌تری دارد و در این مورد به‌خصوص، خودش را از خیلی‌ها برتر می‌داند، ولی حتی در زندگی آدم‌های شجاع و بی‌باکی مثل هرکول پوارو نیز لحظاتی وجود دارد که عجز و ناتوانی، سرتاپای وجود آن‌ها را فرا می‌گیرد. پوارو، در این رمان، در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناس‌ترین دندانپزشکان لندن که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمی‌شد، حس می‌کرد پاهایش آن‌قدر ضعیف شده که به‌سختی می‌تواند هیکلش را تحمل کند. او نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد؛ گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد. پوارو مانند مرده‌ای متحرک به طرف آن صندلی روان شد. هرکول پوارو، قهرمان شکست‌ناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بی‌جان و بی‌تحرک دندانپزشکی می‌ترسید؛ خیلی هم می‌ترسید. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools