نگاهی اجمالی به کتاب“ ماجرا در خانهای کوچک در حومه یورکشایر روی میدهد. "مود" زن میانسالی است که از ستم ها و اخلاق بد شوهرش "تام" آنچنان به ستوه آمده که نفرین می کند شیطان به کمکش بیاید و انتقام او را از تام بگیرد. تام که سکته کرده نیمه جان روی تخت افتاده در حالی که مشاجرهای در همین مورد بین مود و مادر تام در میگیرد. در میانه بحث در میزنند. ناشناسی وارد خانه میشود که ظاهری عجیب و رفتاری غریب دارد. او کیست و چه قصدی دارد؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ماجرای این رمان در انگلستان دهه شصت میلادی میگذارد."هریت" و "دیوید" که به لحاظ فرهنگی و پایگاه اجتماعی وضعیت یکسانی ندارند پس از ازدواج به فواصلی کوتاه صاحب چهار فرزند میشوند که همگی ناخواسته بودهاند.زن و شوهر هر دو به داشتن فرزندان زیاد علاقمند هستند تا اینکه "هریت" فرزند پنجم را باردار میشود.فرزند پنجم اما از همان دورانی که در رحم مادر رشد میکند علائم عجیبی از خود بروز میدهد و سرانجام با متولد شدن فرزند پنجم - که پسری است غیرعادی-مشکلات این زن و شوهر بیش از پیش عمیق و غیرقابل حل میشود. ”