نگاهی اجمالی به کتاب“ ما محتاج رعایتیم انگار، چه وقتی معشوقیم و کسی دوستمان میدارد، چه وقتی عاشقیم و کسی را دوست میداریم. ما، همین ما که میتوانیم در این آشفتهبازار فروش عشقهای یکبارمصرف در رنگها و اندازهها و مدلهای گوناگون، با یک پیامک سروته یک رابطه را هم بیاوریم یا کهنهای را نو کنیم، دلمان رعایت میخواهد؛ رعایت شدن، رعایت کردن.
رعایت، همان چیزی است که ما توی زندگیهامان گمش کردهایم. همان که گمشدنش گلدانهایمان، آدمهایمان، عشقهایمان را خشکاندهاست ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ "آیایی" مردیاست که به اتفاق همسر صیغهای اش" آیو" در شهرکی آفریقایی زندگی میکند.زندگی مشترک دوازده ساله آنها که سه فرزند هم حاصلش بوده ، علارغم کمبودها و سختیها ، با محبت و عشق دوجانبه میگذرد.اما این نظم با ورود یک هیئت سه نفره سفید پوست و آمریکایی که خود را خدمتگزاران کلیسا مینامند بر هم میخورد.در طی این اتفاقات آیایی مجبور میشود مراسم عقد با آیو را با تمام آدابش در کلیسا برگزار کند. ”