روز از نو ، روزی از نو

کتاب صوتی

کتاب صوتی روز از نو ، روزی از نو

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده داریو فو
برگردان عباس فاطمی

در محاصره چرخ‌دنده‌های زندگی روزمره

نام اصلی: Rise and Shine

ناشر: نشر چشمه

سال چاپ: ۱۳۷۹

شابک:

978-622-6386-60-9

خلاصه:

زن که شخصیت اصلی نمایش است در یک کارخانه کار می کند. کاری سخت دشوار در تمام روزهای هفته. ضمنا او باید به خانه و بچه اش هم رسیدگی کند. یک روز صبح در پی دیدن کابوسی از خواب می پرد. هراسان از دیر رسیدن به سر کار مشغول آماده کردن خود می شود اما در می یابد که کلید خانه در کیفش نیست. شتابان وقایع شب قبل را در ذهنش بازسازی می کند تا ببیند کلید را کجا گم کرده است.

بشنوید:

هنرمندان:
کارگردان رضا عمرانی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی
صدابرداری و میکس صنم کجوئی

تاریخ تولید اثر: آذر ماه 96

مدت زمان اثر: 35 دقیقه

بازی تاثیرگذار شیرین سپهراد و صداگذاری خلاقانه در راستای شکل گیری تخیل شنونده.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

ترانه ایزانویسنده: ماگدا سابوRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ ماگدا سابو در کتاب ترانه ایزا ماجرای پیرزنی را روایت می‌کند که همسر خود را از دست داده است و برای ادامه‌ی زندگی نزد دخترش ایزا می‌رود. این مادر و دختر تصمیم دارند که کنار هم باشند، اما این تصمیم کشمکش‌های احساسی بسیاری ایجاد می‌کند که برای هر دوی آن‌ها گران تمام می‌شود. این رمان جذاب سال‌ها قبل از کتاب «در» که مشهورترین اثر ماگدا سابو است، نوشته شد اما مدت‌ها طول کشید تا این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شود. کتاب حاضر از نظر موضوعی شباهت‌های زیادی به رمان «در» دارد و بارزترین آن‌ها را می‌توان به بررسی ماهیت زندگی شهری، تناقض نسل جدید و قدیم و ... دانست. ”

در خلوت خوابنویسنده: فتانه حاج سیدجوادیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools