نگاهی اجمالی به کتاب“ اثری که پیش روی شماست، مجموعهای از حکایتها، جملات و اشعار الهامبخشی است که نگارنده در طول سالها مطالعه و تحقیق در دنیای زیبا و شگفتانگیز زندگی زناشویی با آنها آشنا شده است و به سبب ارزش و اهمیت والای آنها گردآوری شده است. امیدوارم این مجموعه بتواند همانطور که برای خود نگارنده اثربخش بوده است، برای خوانندگان فهیم آن نیز قابل استفاده و تأثیرگذار باشد و شما بتوانید در مقاطع مختلف زندگی از خرد و پیامهای نهفته در آن برای ساختن یک زندگی زناشویی موفق و توأم با شادکامی سود ببرید. گفتنی است حکایات و موضوعات گردآوریشده با سبک ویژهای به رشتهی تحریر درآمده است و بنا به ضرورت، مطالبی به آنها اضافه شده تا تأثیرات انگیزشی آن را فزونی بخشد و جان کلام را بهطور مؤثر به ذهن خواننده منتقل کند. در مجموع کوشش شده است که ویرایش مطالب بهگونهای باشد تا در مواقع لزوم، پیامها یا هشدارهای لازم را بهمنظور ایجاد باورهای نیروبخش برای تغییرات مثبت و پایدار در قلمرو زندگی زناشویی فراهم آورد. خوانندهی گرامی، این کتاب را نه به شوق نام و نه به ذوق نان نوشتیم، بلکه به امید آنکه چراغی گردد برای فرداهای آن عزیزانی که در آغاز راهند و مرهمی گردد بر تاول زخمهای کهنهی آن خوبانی که در نیمهی راهند تا شاید از گسستن پیوندی و از متلاشی شدن خانوادهای جلوگیری نماییم. خلاصه اینکه به قول فهیم فرزانه، دکتر علی شریعتی: «این تمام چیزی است که میتوانستیم، نه تمام چیزی که میخواستیم!» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزیست. آن هم در جامعهای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشهای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدمها پرداخته است.
نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزیست حاضر نیست تمام موقعیتها، وقت و انرژیاش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمیداند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان میشود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم میپاشد. معضلاتی که هر کدام از آنها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانوادهها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. ”