نگاهی اجمالی به کتاب“ راوی داستان مردی است که چهار سال پس از جدایی از همسر سابقش برای دیدن او میرود. زن که هنوز زخم شکست زندگی مشترکشان را در سینه دارد با دیدن شوهر سابقش شروع به برون ریزی احساسی میکند و با حسرت از صمیمیتی حرف میزند که همیشه در آرزویش بوده ولی هیچگاه از جانب مرد به او ابراز نشده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب نیلوفر و مرداب، تیچ نات هان، در متن آن حکمتی که رنچ و گنج یا گل و گل، را لازم و ملزوم یکدیگر می داند، راه هایی را برای دمساز شدن با رنج بدون مقهور شدن به وسیله آن معرفی می کند.
او در این کتاب با شفافیت و احساس طربی که اکنون دیگر مهر و امضای اوست، در مقام آموزگاری که هنر شادکامی را آموزش می دهد به ما کمک می کند تا شگفتی هایی را که هم در درون و هم در اطراف ماست بازشناسیم و از آنها اثر بپذیریم، همان شگفتی هایی که در گذر ایام آنها را بدیهی انگاشته و نسبت به آنها بی توجه شده ایم. در همین مسیر او با ما از درنگ کردن، تنفس ذهن آگاهانه و تمرکز عمیق سخن می گوید و از این می گوید که چگونه این اعمال می توانند نیروی ذهن آگاهی را در بطن زندگی هر روزی خلق یا بیدار کنند. ”