نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده در این کتاب داستان تکاندهنده زندگی پدرش را بیان میکند و به نحوی از او به مثابه انسانی سخن میگوید که نیروی زندگی و هوشیاریاش را به واسطه ابتلا به بیماری آلزایمر از دست نداده است. «گایگر» همراه با نقل داستان این زندگی پر فراز و نشیب، دوران کودکی خود را از نو کشف میکند. بار دیگر رابطهاش با پدرش دوستانه میشود. میکوشد جملات خاص او را درک کند و متوجه میشود پدرش هنوز صفات چندی را داراست: گیرایی، اعتماد به نفس، شوخطبعی، آن هم با وجود درگیری با فقدانی جبرانناپذیر.
کتاب پادشاهی پیر در تبعید کتابی است روشن، زنده و گاه به گاه هم خنده آور: «وقتی شش سالم بود پدربزرگ دیگر مرا نمیشناخت. خانه او پایین خانه ما بود. گاهی وقتی من برای رفتن به مدرسه از باغ میوه او میانبر میزدم، پشت سرم چوب پرتاب میکرد که به چه اجازهای از باغ من رد میشوی. گاهی هم برعکس، از دیدنم خوشحال میشد، به طرفم میآمد. پدربزرگ درگذشت و من این ماجراها را فراموش کردم تا اینکه بیماری پدرم آغاز شد.»
«آرنو گایگر» متولد سال 1968 در حال حاضر در وین زندگی میکند. تا به حال جوایز بسیاری به او تعلق گرفته است. از جمله جایزه کتاب سال در آلمان. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ زیگ زیگلار در این کتاب بیش از 100 بستهی موفقیت برای متقاعدسازی در انواع مختلف ارائه میدهد و پاسخهای راهگشایی برای 700 سؤال در این زمینه مطرح میکند؛ پرسشهایی که چشمان شما را به روی احتمالات جدیدی که ممکن است تا کنون نادیده گرفته باشید باز خواهد کرد. این کتاب شامل هفت بخش است و هر بخش چندین فصل را در بر میگیرد. زیگلار در بخش اول کتاب به جنبهی روانشناسی پروسهی فروش میپردازد و مفهوم اعتبار نزد مشتری را در فصلی جداگانه بررسی میکند. در بخش دوم با عنوان «قلب حرفهی فروش» به سراغ نگرشهای ذهنی مختلف دربارهی خرید و فروش میرود. او در این قسمت نگرش شما نسبت به خودتان، نسبت به دیگران و نسبت به حرفهی فروش را واکاوی میکند. ”